Thursday, June 9, 2011

ترس از تابستانِ ایرانی


وقتی حکومت سوریه در فوریه مانع را از سر راه فیس بوک و توییتر- آن شبکه های اجتماعی که در تونس و مصر به آتش انقلاب دامن زده بودند – برداشت چنین می نمود جامعه تا حدودی آزاد می شود. در این فاصله معلوم شده این قدام دامی مکارانه بوده است.
حاکمان در سوریه از وسایل ارتباطی سود می برند تا مخالفان را پیدا کنند. بنا بر ارزیابی دیپلمات های غربی، در این فاصله رئیس جمهور سوریه بشاراسد بیش از ۱۰ هزار نفر را زندانی کرده است، بیش از هزار نفر جان خود را در سرکوبی های خشونت بار از دست داده اند.
هم سازمان های اطلاعاتی غربی و هم دیپلمات های این کشورها گزارش می دهند که دستگاه امنیتی سوریه می تواند در سرکوبی مردم این کشوربه توصیۀ کارشناسانه و کمک لجستیکی ایران امید داشته باشد.
ترکیه در مارس براساس مقررات تحریم سازمان ملل علیه ایران، یک فروند هواپیمای باربری شرکت یاس ایر را در دیاربکر بازرسی کرد که در راه ایران به سوریه بود. در یک گزارش سازمان ملل خطاب به شورای امنیت که تاکنون به دلیل اعتراض روسیه محرمانه بوده آمده در داخل هواپیما تحت پوشش لوازم یدکی خودرو، کلاشینکوف و مهمات آن و مسلسل و خمپاره انداز بوده است.
گفته می شود برخلاف این محموله که نرسیده، فن آوری مخصوص کنترل اینترنت و نیز تجهیزات پلیس از کلاهخود گرفته تا باتوم راه خود را از تهران به دمشق یافته است؛ ایران به شدت تکذیب می کند که اینها را تحویل داده است.
اما مأموران اطلاعاتی می گویند بعد از کشف دیاربکر که برای این ناگوار بوده این کشور همراه سوریه راه های جدیدی برای رساندن کمک از طریق ترکیه یافته به این شکل که ظاهراٌ علاوه بر هواپیماهای سوری احتمالاٌ هواپیماهای ونزوئلایی و نیز خط آهن مورد استفاده قرار گرفته است.
از این گذشته ایران مشاور و آموزش دهنده هم می فرستد که دست کم بعضی از آنها به سپاه قدس تعلق دارند، یکی از نیروهای مخصوص سپاه که متخصص عملیات برون مرزی است. آنها به سوری ها کمک می کنند که با چه روشی می توانند قیام را مهار کنند– و در این راه از تجربۀ خود در سرکوب خشونت بار اما مؤفق انقلاب سبز در سال ۲۰۰۹ استفاده می برند.
در محافل اطلاعاتی گفته می شود از میانۀ آوریل سپاه در سوریه نقش محوری دارد. برخی برخورد بسیار خشن و هماهنگ نیروهای امنیتی را به این نفوذ نسبت می دهند. در هر حال ایالات متحده فرماندۀ واحد قدس کاظم سلیمانی را مشمول تحریم کرده است و نیز محسن شیرازی که مسئول آموزش و عملیات است.
برای تهران مسئلۀ سوریه بیش از بقای مهمترین – چرا که عربی است – متحد است، مسئلۀ مهم برای ایران جایگاه این کشور در خاورمیانه تلاش برای برتری است. دیپلمات های غربی سوریه را صحنه ای می دانند که ساختار قدرت در خاورمیانه در آنجا تعیین می شود.
اگر اسد راه حاکم سابق مصر مبارک را برود تهران سرپلش را در مدیترانه از دست می هد. کمتر کسی قادر به پیش بینی است آیا سپس اکثریت سنی در سوریه قدرت را به دست می گیرد یا اینکه حکومت دیگری سر کار می آید.
اما احتمالاٌ هرکدام شود برای ایران مشکل تر خواهد شد به متحد شیعی خود در لبنان حزب الله پول و اسلحه برساند و آن را هدایت کند. همین امر برای حماس، سرنیزۀ دوم در مبارزه علیه اسرائیل هم صادق است. این مبارزه ایران و سوریه را متحد می کند و درعین حال از مدتها پیش وجهۀ ایدئولوژیک دو کشور در منطقه بوده است.
ایرانی ها بنابر دلایل دیگر هم در تنگنا افتاده اند. آنان کوشیده اند بهار عربی را برای خود مصادره کنند – به عنوان «بیداری اسلامی» که مزدوران غرب را جارو کرده است. اما حتی اسلام گرایان در کشورهای مربوط نمی خواهند الگوی جمهوری اسلامی را وارد کنند. و ایران می کوشد نا آرامی ها را در سوریه که به هیچ عنوان دوست آمریکا نیست به عنوان توطئۀ اسرائیل و ایالات متحده برای تغییر حکوکت در این کشور جلوه دهد– همانند انقلاب ناکام ماندۀ سبز در کشور. در پشت همۀ اینها این ترس وجود دارد که ممکن است با این وجود بهار عربی به تابستان ایرانی تبدیل شود.
* از: پاول- آنوتن کروگِر / در: زود دویچه تسایتونگ
ايران در جهان | Iran dar Jahan | ترس از تابستانِ ایرانی

No comments: