Sunday, October 17, 2010

صلح نوبل از نگاه چيني‌ها - اعطاي نوبل به يك فعال حقوق بشر و زنداني سياسي كه واسطه مذاكره ژنرال‌هاي ارتش و دانشجويان پناه‌گرفته در تيان‌آن‌من بود


صلح نوبل از نگاه چيني‌ها

اعطاي صلح نوبل به يك فعال حقوق بشر چين يادآور يك رمان مشهور چيني است به نام "كما در پكن". قهرمان داستان دانشجويي است كه پس از 20 سال از كما به هوش آمده و همه سركوب خونين تيان‌آن‌من را فراموش كرده‌اند اما آتش مستقيم چندين تانك و مسلسل به روي دانشجويان هنوز جلوي چشم اوست. چيني‌ها طي چند سال گذشته در روياي درو كردن جوايز نوبل در زمينه‌هاي مختلف علمي و ادبيات بوده‌اند. اما اعطاي نوبل به يك فعال حقوق بشر و زنداني سياسي كه واسطه مذاكره ژنرال‌هاي ارتش و دانشجويان پناه‌گرفته در تيان‌آن‌من بود تا هرچه ممكن است سركوب كمتر خونيني صورت بگيرد چيني‌ها را از كوره به در كرد. ظاهراً CNN در حال پخش خبر اعطاي نوبل به شيائوبو بود كه پارازيت‌ها CNN چين را از كار انداختند. خبرگزاري چين نيز صفحه‌اي اينترنتي را به نوبل اختصاص داده بود كه با اعلام خبر داده شدن صلح نوبل به يك فعال حقوق بشر چيني آن صفحه و twitter همه از كار افتادند و فيلتر شدند. اولين عكس‌العمل رسمي چيني‌ها اعتراض وزير خارجه چين بود كه گفت اين آقا كه به او جايزه صلح نوبل داده‌ايد يك جنايتكار است كه به دليل اختلال در امنيت كشور از سوي دستگاه قضايي چين محكوم شده است. وزير خارجه چين حتي كميته صلح نوبل را نصيحت كرد كه اعطاي اين جايزه به چنين آدمي بي‌ربط و مخالف روح حاكم بر صلح نوبل است. وي حتي به كميته صلح نوبل پيام داد لو شيائوبو نه طرفدار حقوق بشر و روابط دوستانه بين‌المللي است و نه مخالف خلع سلاح است. جهاني شدن موضوع نقض حقوق بشر در چين با اين جايزه نوبل چنان بر چيني‌ها گران آمد كه اگر مي‌شد اصرار مي‌كردند او حتي انسان هم نيست.
سال 1989 كه 700، 800 دانشجوي چيني قتل‌عام ‌شدند و فردا صبح چنان ميدان تيان‌آن‌من را تميز كرده بودند كه گويي خون از دماغ كسي نيامده است دالايي لاما برنده صلح نوبل شد. به دستور دولت همه آكادمي‌هاي علمي چين فعال شدند تا در مذمت صلح نوبل تحقيق كنند و بنويسند. به نوشته نيويوركر، يكي از همين آكادمي‌ها گزارش مفصلي تهيه كرد مبني بر اينكه: «جايزه صلح نوبل هميشه ابزاري سياسي بوده. اما جاي تاسف است بسياري از كساني كه اين جايزه را برده‌اند، از جمله دالايي لاما، ساخاروف، واسلاو هاول و لخ والسا همه سياستمداران تروريست بودند كه در خدمت سرمايه‌داري‌اند. مثل اين است كه براي عفت و پاكدامني يك فاحشه بخواهيد دليل و سند بياوريد.»
خود چيني‌ها مي‌گويند زنداني كردن روشنفكران و فعالان حقوق بشر مانند اين است كه جوجه‌ها را زنداني كنند تا ميمون‌ها بترسند. منظور همان ميمون‌هايي است كه شريك قدرت هستند و از باز شدن اقتصاد چين ميلياردها دلار به جيب مي‌زنند. اما مرور سوابق برخي از كساني كه جوايز صلح نوبل را برده‌اند اين واقعيت را مورد تاكيد قرار مي‌دهد كه در مواردي نمايندگان حوزه‌هاي جغرافيايي بسيار خطرخيز و رژيم‌هايي كه ركوردي از نقض حقوق بشر و پايمال كردن حقوق انساني را از خود باقي گذاشته، ‌اين جايزه را دريافت كرده‌اند.
نلسون ماندلا، واسلاو هاول، لخ والسا، ساخاروف و دالايي لاما در ميان برندگان صلح نوبل بيشترين ركورد براي احياي حقوق بشر را از خود باقي گذاشته. اما نقش ليو شيائوبو به لحاظ تلاشي كه براي بهتر زندگي كردن يك ميليارد و 300 هزار نفر از ابناي بشر انجام داده شايد فقط با تلاش نلسون ماندلا در استيفاي حقوق مردم آفريقاي جنوبي قابل قياس باشد.
كسي انتظار ندارد اروپايي‌ها يا امريكا‌يي‌ها به خاطر زندانيان سياسي چيني سودهاي كلان روابط تجاري با چيني‌ها را ناديده بگيرند. هيلاري كلينتون وزير خارجه امريكا نيز در آخرين سفر خود به چين تاكيد كرد حقوق بشر مهم است اما ربطي به بحران اقتصاد جهاني ندارد. با اين حال تاثير سياسي كه ليو شيائوبو در چين از خود باقي گذاشت بي‌نظير بوده است. سوابق فعال سياسي شدن او به 1989 و سالياني برمي‌گردد كه رژيم‌هاي كمونيستي يكي بعد از ديگري سقوط مي‌كردند. ابتدا مجارستان و سپس آلمان شرقي، بلغارستان، چكسلواكي و روماني و اندكي بعد يوگسلاوي شاهد تغيير رژيم بودند. دو سال بعد اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي سقوط كرد و به چندين جمهوري تجزيه شد. وقتي دانشجويان چيني حاضر به ترك ميدان تيان‌آن‌من نشدند و تظاهرات آنان به خيابان‌هاي اطراف و به شهرها و استان‌هاي ديگر كشيده شد اين انتظار يا وحشت نيز وجود داشت كه جمهوري خلق چين نيز به حلقه رژيم‌هاي كمونيستي سابق ملحق شود اما نشد.
ليو شيائوبو و دو فعال حقوق بشر ديگر كه همگي در جريان جنبش دانشجويي و قيام تيان‌آن‌من فعال بودند، از اوايل دهه 90 پيش‌نويس منشوري را براي باز كردن فضاي سياسي چين تهيه و تنظيم و براي اظهار نظر در ميان دايره‌اي از روشنفكران چيني توزيع كردند. جالب است كه پيش‌نويس منشور فوق به دست ده‌ها نفر از ناراضيان و فعالان حقوق بشر رسيد و نظرات آنان جمع‌آوري شد اما نه منشور 08 لو رفت و نه تور دستگاه‌هاي امنيتي چيني چنان تنگ بود كه مانع تنظيم و نهايي شدن منشور 08 شود. منشور فوق كه تغيير روابط قدرت و بنيان‌هاي سياسي اقتصادي چين را هدف قرار داده و به صورت بنيادي خود حزب كمونيست و رهبران آن را مورد انتقاد قرار داده بود در 10 دسامبر 2008 پس از آنكه 300 نفر از اساتيد دانشگاه و فعالان سياسي آن را امضا كردند در بيستمين سالگرد اعلاميه جهاني حقوق بشر از سوي سازمان ملل منتشر و متن آن با حفظ اسامي امضاكنندگان با اي‌ميلي در اختيار همگان قرار گرفت.
زمان‌بندي انتشار منشور طوري تنظيم شد كه در بيستمين سالگرد سركوب تيان‌آن‌من، پنجاهمين سالگرد تبعيد دالايي‌ لاما و شصتمين سالگرد شكل‌گيري جمهوري خلق چين و نودمين سالگرد جنبش ضدامپرياليستي در سال 1919 باشد. پس از انتشار منشور، ليو شيائوبو و سه استاد دانشگاه و فعال حقوق بشر ديگر همگي دستگير و به زندان‌هاي طويل‌المدت محكوم شدند.
منشوري كه قصد دارد پرجمعيت‌ترين كشور جهان را متحول سازد بر مبناي متون سياسي- حقوقي تاريخ معاصر تنظيم شد، يعني منشور 77 كه از سوي روشنفكران و فعالان سياسي چكسلواكي تهيه و منجر به فروپاشي آن رژيم شد، قانون اساسي ايالات متحده امريكا، اعلاميه حق انسان و حق شهروندي فرانسه، اعلاميه جهاني حقوق بشر، و در نهايت كميسيون حقيقت‌ياب آشتي در آفريقاي جنوبي و نيز با مدنظر قرار دادن برخي از ملاحظات قانون اساسي چين.
منشور 08 مشتمل بر سه بند اساسي است. در بند يك، ‌با مرور بحران‌هاي اساسي رژيم كمونيستي در چين به حكومت پيشنهاد مي‌كند تسليم ارزش‌هاي جهاني حقوق بشر شود، به ملت‌هاي متمدن بپيوندد و يك سيستم دموكراتيك را بنا نهد. در بند دو، براي خروج چين از بحران‌ فعلي پنج عامل آزادي، حقوق بشر، برابري، جمهوريت و دموكراسي را به‌عنوان بنيان‌هاي تغيير جامعه به سوي ليبرال‌دموكراسي را پيشنهاد مي‌دهد. در بند سه، خواستار اصلاح قانون اساسي، تفكيك و توازن قوا، دموكراتيك شدن روندهاي قانوني، استقلال قوه‌ قضائيه، بي‌طرف بودن نهادهاي عمومي، آزادي اجتماعات، بيان، حمايت از اموال خصوصي، اصلاح مالي، امنيت اجتماعي، حفاظت از محيط‌زيست و آشتي ملي شده و تاكيد مي‌كند براي نائل شدن به بنيان‌هاي فوق يك كميته حقيقت‌ياب ريشه‌هاي خيانت و بي‌عدالتي مسوولان سال‌هاي گذشته را مورد ارزيابي قرار دهد.
تا پيش از منشور 08 هر گروه و جريان سياسي كه پيشنهادي براي اصلاح امور داشت اصول و معيارهاي سوسياليسم را مبناي كار قرار مي‌داد.
سه طراح منشور 08 براي اولين بار بدون اينكه ‌نگاهي اساسي به سوسياليسم داشته باشند و از ادبيات سياسي حاكم بهره‌اي برده باشند ليبراليسم و ارزش‌هاي آزموده شده در جهان غرب را ملاك و معيار پيشنهاد خود براي تغيير جامعه چين قرار دادند.
منشور 08 پيشرفتي اساسي در گفتمان اصلاحي و در هدايت ايده‌هاي دموكراتيك چيني‌ها به سوي ليبراليسم و نيز پيچيده‌تر كردن نگاه به تغيير گام به گام جامعه چين بود.
بنا بر يك نگاه، به دليل پيچيده و بسيار بزرگ بودن سايز بحران‌ها در چين اصول و پيشنهادهاي منشور 08 بسيار كلي و تا حدودي انتزاعي بود اما مبنايي شد براي هر نوع نگرش اصلاحي از سوي بسياري از ناراضيان. حداقل اكنون بسياري از روشنفكران و ناراضيان تحت تاثير منشور فوق به اين نتيجه رسيده‌اند كه ديكتاتوري حزبي، مدل حكومت شخص مائو و جانشينان وي و نيز استبداد پس از سركوب تيان‌آن‌من ريشه ناكارايي اجتماعي، نابرابري و فساد در چين بوده است. توافقي ضمني نيز در حال شكل گرفتن است كه اداره كشور از سوي دايره محدودي از كساني كه خود را موظف به پاسخگويي و شفافيت نمي‌دانند بدترين فريبي است كه از آن مي‌توان براي پايمال كردن بزرگ‌ترين دستاورد بشري يعني دموكراسي استفاده كرد و اينكه فقط نظامي مبتني بر انتخابات با شركت احزاب متعدد در چارچوبي كه تفكيك قوا در آن لحاظ شده و قدرت حاكميت محدود شده و حقوق بشر محترم شمرده شود امكان اصلاح سيستم را دارد.
چيني‌ها از وحشت سقوط هفت رژيم كمونيستي اروپاي شرقي ابتدا سركوبي خونين و سنگين و سپس باز كردن گوشه درهاي فضاهاي سياسي را آغاز كردند. اما خيلي زود به اين نتيجه رسيدند كه رشد اقتصادي ثابت 10 درصدي و ثروتمند شدن شهروندان نياز آنان به دموكراسي، فضاي باز سياسي و نياز به سازمان‌ها و احزاب و سنديكاهاي غيردولتي را كاهش مي‌دهد. اما ادامه رشد اقتصادي بدون تحول سياسي و اجتماعي و اصلاح ساختار سياسي و نيز بدون مبارزه با فسادي كه دولتمردان در آن نقش‌هاي بزرگ دارند موضوعي است كه گذشت زمان امكان‌پذير بودن آن را معلوم مي‌كند. همان‌گونه كه اكنون، ليو شيائوبو به نماد مساله‌دار بودن حقوق بشر و عقب‌افتادگي سياسي كشوري تبديل شده است كه دومين قدرت اقتصادي جهان محسوب مي‌شود.


برای ادامه مطلب به این لینک کلیک کنیدhttp://abyes.blogspot.com*نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه ما نیستشما هم چيزی بنويسيد- هر چي دلتان مي خواهد بنويسيد. اينجا مربوط به شماست- اگر نظر خصوصی‌ای دارید لطف کنید و از طریق ای‌میل مطرح کنید، ممنون

No comments: