Wednesday, October 13, 2010

در علن، حمله به ایران و در خفا، فروش موشک به ایران!؟:


انقلاب اسلامی: تاجر اسلحه ای بنام ویکتور بوت Viktor Bout، در تایلند دستگیر و زندانی شده است. در این باره که او، به توصیه دیک چنی به ایران موشک فروخته است، گزارشهائی انتشار یافته است. بنا برگزارشی که کوریه انترناسیونال انتشار داده است (۲۳ تا ۲۹ سپتامبر ۲۰۱۰)، دموکراتها می خواهند اعترافهای این تاجر اسلحه را، در انتخابات ماه نوامبر «آتو» کنند. نشریه این افتضاح را ایران گیت دوم خوانده است. نخست گزارش این هفته نامه را بخوانید:
ویکتور بوت، تاجر اسلحه ای که اعترافهایش می توانند افتضاح ایران گیت دومی را ببار آورند:
ویکتور آناتولیویچ بوت از این می نالد که بسیاری از اشخاص، با استفاده از ما، مقام و ثروت می یابند. او در انتظار تحویل شدن به امریکا است. در آنجا، بسا بخاطر فروش اسلحه به تروریستها، محکوم به حبس ابد شود. دوایر امنیتی امریکا، از ماه مارس بدین سو، عملیات وسیعی را برای توقیف این افسر پیشین نیروی هوائی شوروی سابق که بهنگام سقوط آن رﮊیم، به شغل حمل و نقل هوائی روی آورده بود، طراحی کرد و به اجرا گذاشت.
بوت تحت تعقیب پلیس بین المللی است. دادگستریهای بلژیک و بخصوص امریکا، در تعقیب او هستند. سازمان ملل به او، بخاطر دست کم ۳۸ مورد فروش اسلحه به مناطق بحرانی آسیا و افریقا است. از دید واشنگتن، بوت یک «تاجر مرگ»، از بدترین نوع آنست. این امر که نیکلا کاﮊ، هنرپیشه امریکا نقش او را بعنوان تاجر اسلحه در فیلم «Lord of Wars » او را نزد همه مردم مشهور کرده است.
اما هموطنان روسی او بر این نظر نیستند. آنها، در مصاحبه با روزنامه گازتا، با این «کارفرمای روس» اظهار همدردی و همبستگی کرده اند. بوت می گوید هیچگونه فعالیت مجرمانه نداشته است و به اصرار حریصانه وسائل ارتباط جمعی و دستگاههای قضائی در مجرم جلوه دادن خود، اعتراض می کند. او هرگونه رابطه با دوایر مخفی روسیه را تکذیب می کند و می گوید با متهم کردن او، تمام روسیه است که می خواهند بر صندلی اتهام بنشانند. او می گوید: «دستگیری مرا ﮊئوپلیتیک ایجاب کرده است. در سالهای ۱۹۹۵و ۱۹۹۶، شغل حمل و نقل هوائی در افریقا، توسعه پیدا کرد. افراد سرویسهای جاسوسی خارجی فکر کردند که روسیه می تواند جانشین کشورهای آنها بشود. اینست که مرا «تاجر مرگ» خواندند.
بوت خود را قربانی می داند و بر اینست که مأموران سیا که از دستگیری بن لادن عاجز شده اند، به او گیر داده اند. او می گوید: در امریکا افتضاحی از پرده بیرون افتاده است که عبارت باشد از صرف میلیونها دلار برای اینکه برای او دام بگسترند و در دادم گسترده گرفتارش کنند.
اما ماجرا با گزارش جون پلمن، بازرس بلژیکی سازمان ملل متحد که مأمور مبارزه با تجارت اسلحه است، شروع شد. مجله روسی ایتوگی می نویسد: البته بوت قبول می کند که محموله های اسلحه را به این و آن کشور فرستاده است. اما می گوید: اسلحه را بطور رسمی به دولتهای رسمی تحویل داده ام. در حقیقت، او با دولتهای متعددی کار کرده است. در سالهای ۱۹۹۳ و ۱۹۹۴، هواپیماهای حمل و نقل او، قوا و تجهیزات نظامی فرانسه را به رواندا حمل کرده اند. همین هواپیماها قوا و تجهیزات نظامی بلژیکی را به سومالی برده اند. هواپیماهای او در بردن سربازان کلاه خود آبی تحت فرمان سازمان ملل را به تیمور شرقی برده اند. باز همین هواپیماها محموله های نظامی را به عراق و افغانستان حمل کرده اند.
اما مشکل این جاست که بوت برای دو طرف جنگ کار می کرده است. برای مثال، در همان حال که برای احمد شاه مسعود اسلحه می برده است، برای طالبان و بن لادن نیز همین کار را می کرده است.
و چرا امروز امریکا می خواهد او را به امریکا جلب و به دستگاه قضائی خود بسپارد؟ ایتوگی به این پرسش، پاسخی شگفت می دهد: این امر دلایل سیاسی مربوط به سیاست داخلی دارد: «حزب دموکرات امریکا نیاز به ویکتور بوت، بمثابه شاهد اصلی در فروش اسلحه در ۲۰۰۱ دارد. موضوع عبارت است از تحویل موشکهای بالستیک X۵۵ به ایران. این موشکها از اوکراین به ایران حمل شده اند. موشکها می توانند کلاهک اتمی حمل کنند. پشت این فروش موشک معاون پیشین ریاست جمهوری امریکا، دیک چنی قرار دارد. اگر ویکتور بوت به سخن در آید، افتضاح دیگری، بنام «ایران گیت دوم» ببارخواهد آورد. البته، در انتخابات ماه نوامبر، جمهوریخواهان بابت فروش اسلحه استراتژیک به دشمن امریکا و اسرائیل، بهای کار خود را خواهند پرداخت.
انقلاب اسلامی: ویکتور بوت، از سالها پیش، فروشنده اسلحه به ایران بوده است. انقلاب اسلامی خبرها در باره فروش اسلحه به رﮊیم مافیاهای نظامی – مالی را، انتشار داده است. اما زیرازیر، تاجر اسلحه ای را به فروش اسلحه به رﮊیم ایران برانگیختن و در علن، تهدید ایران به حمله نظامی و جانبداری از (بنابر خاطرات تونی بلر، دیک چنی طرفدار سرسخت حمله نظامی به ایران بوده است)، حمله به ایران، کاری است که از سلطه گرها ساخته است. مگر به صدام اسلحه نفروختند و همان اسلحه را نخست دست آویز تحریم اقتصادی و سپس حمله نظامی به عراق نکردند؟ رﮊیمها و گروههائی که به «تاجران مرگ»، برای خرید اسلحه مراجعه می کنند، بدون استثناء استبدادی و زور مدار و رانت خوار و ضد رشد بوده اند و هستند. تا وقتی ملتهای زیر سلطه هدف خویش را استقلال و آزادی نکنند، سرنوشتی جز این که ثروتهاشان صرف خرید جنگ شوند و اسلحه مجوز حمله به آنها بگردند، پیدا نمی کنند.
دادگاه رأی داد که ویکتور بوت، «تاجر مرگ»، به امریکا تحویل داده شود. او از روسیه موشک دزدیده و به ایران فروخته است:
دادگاه عالی رأی به تحویل ویکتور بوت به امریکا داد:
در ۱ اکتبر ۲۰۱۰، دادگاه عالی تایلند موافقت کرد که ویکتور بوت به امریکا تحویل داده شود. کارهائی که او بخاطرش تحت تعقیب قضائی قرار گرفته است، عبارتند از:
* فروش موشکهای ضد تانک و زمین به هوا، به ارتش آزادیبخش کلمبیا معروف به FARC
* او در مارس ۲۰۰۸، در بانکوک دستگیر شد. در آنجا او با رابطه ها برای انجام معامله اسلحه دیدار کرده بود. او با مقامات عالی روسیه در ارتباط است. اعتراض بی فاصله وزیر خارجه روسیه و دیگر مقامات بلند پایه روسیه به توقیف او، حاکی از اهمیت بوت از نظر دولت روسیه است. چرا او این اهمیت را دارد و دولت روسیه از چه چیز می ترسد؟
* اهمیت بوت در این نیست که با استفاده از نظم اقتصادی جدید دنیا، صدها هزار اسلحه، به قیمت صدها میلیون دلار، به این جا و آن جای دنیا حمل کرده و آتش بیار جنگها بوده است. باز اهمیت او در این نیست که او می توانسته است، همزمان، برای امریکا و انگلستان و سازمان ملل و دولتهای دیگر، اسلحه و نفرات و تجهیزات حمل و نقل کرده و میلیونها دلار سود برده است. امری که سبب اهمیت او گشته و او را یگانه ساخته است، اینست که او توانائی آن را داشته است که منافع خصوصی خود را با منافع دولت، آنهم در دوران جهانی شدن و از راه فروش اسلحه، سازگار نماید.
* با این که ویکتور بوت «تاجر مرگ» نام گرفته است، از حمایت سازمان اطلاعات ارتش روسیه برخوردار است. دسترسی او به تجهیزات جنگی هوائی روسیه، بدون حمایت مقامات این سازمان، میسر نیست.
* در اواسط دهه ۹۰، فروش اسلحه به سازمانهائی نظیر جبهه متحد انقلابی در سیرالئون و شارل تیلور در لیبریا، توجه دستگاههای اطلاعاتی امریکا و اروپا را به خود جلب کرد. شورشیان در حمله به معادن الماس، اسلحه ای را بکار بردند که بوت به آنها فروخته بود.
* رساندن اسلحه به طالبان در افغانستان و شورشیان افریقا، یکی دیگر از دلایل تحت تعقیب قرارگرفتن بوت است.
* در سالهائی که پوتین دست بکار تجدید سازمان اطلاعاتی روسیه بود، بوت عامل اطلاعاتی و مأمور توسعه تجارت اسلحه روسی بود. او به ایران و حزب الله لبنان اسلحه روسی تحویل می داد و با این اسلحه بود که حزب الله توانست در برابر ارتش اسرائیل مقاومت کند.
* هرگاه بوت به امریکا تحویل داده شود، و او جرم خود را بپذیرد، در دادگاه، چه می تواند بگوید؟ می تواند بگوید چگونه جهادگرایان یمن و سومالی را با اسلحه روسی مجهز کرده است. می تواند بگوید ارتش روسیه و دستگاه اطلاعاتی این کشور، در رابطه با منافع روسیه از ایران تا ونزوئلا، چگونه عمل می کند؟.
* با محکوم شدن بوت، تجارت اسلحه از طریق تاجران اسلحه از میان نمی رود، اما با توجه به این امر که ویکتور بوت ۴۳ ساله یگانه دوران است، فقدان او، کار دسترسی به سلاح را برای دولتها و سازمانهای مسلح، مشکل تر و بهای آن را سنگین تر می کند.
انقلاب اسلامی: تجارت اسلحه از رقابتهای قدرتهای جهان و تجارت مواد مخدر و پول شوئی نظام بانکی جدا نیست. اگر طالبان می توانند با ارتشهای امریکا و متحدانش بجنگند، بدین خاطر است که تاجران اسلحه و حتی ارتشهای کشورهائی که نمی خواهند سلطه امریکا بر منطقه برقرار شود، به آنها اسلحه می رسانند. طالبان با درآمد خود از تجارت مواد مخدر بهای اسلحه را می پردازد و بانکها پولهای کثیف را می شویند. بهای سنگین را ملتهای زیر سلطه و جامعه های مسلط از راه جنگ و مصرف مواد مخدر و موقع مسلط یافتن مافیاهای اسلحه و مواد مخدر می پردازند.
اتصال افتضاح دوبی به افتضاح ایران گیت: دوبی مرکز کارتل جنایت بوش – دیک چنی که ویکتور بوت در خدمت آن بود:
در ۱ مارس ۲۰۰۶، The Wayne Madsen Report گزارشی را انتشار داده بود که در آن تاریخ، توجه لازم را به خود جلب نکرده بود. اینک آن گزارش مورد توجه شده است. نکات عمده اش عبارتند از:
* افتضاح دوبی جز این نبود که ویکتور بوت به طالبان و القاعده سلاح تحویل می داد و محل معامله نیز دوبی بود. مدارک داخلی بانک مرکزی امارات متحده عربی در دوبی، جزئیات معاملات را بدست می دهند. افزون بر این، ویکتور بوت از طریق شاخه HSBC Holdings PLC (یکی از بزرگ ترین بانکهای جهان که مرکز آن در لندن است) در شارجه، معاملات خود را انجام می داد.
* اقبال حکیم که در هند بدنیا آمده و شهروند امریکا است، رئیس حسابرسان بانک مرکزی امارات عربی متحده بود. حکیم یکی دیگر از کسانی بود که مورد بی مهری حکومت بوش و دوستان بوش در خلیج فارس قرار داشت. او کشف کرد که سالانه مبلغ ۳۴۳ میلیون دلار از طریق بانک HSBC Holdings PLC به یک حساب شخصی در دوبی واریز می شود. معامله ها موضوع تحقیق اف بی آی و اداره مهاجرت و امنیت داخلی امریکا شده بودند.
* میان کارتل جنایت بوش – دیک چنی، یعنی مأموران اجرائی حزب جمهوریخواه امریکا و امارات متحده عربی روابط تنگاتنگی وجود دارند. سئوالهای گویائی در باره روابط نزدیک میان صنعت نفت و مجموعه نظامی – اطلاعاتی امریکا مطرح شدند وقتی مایکل ترامپاورTrumpower مالک شرکت نفتی ماتکو، کمی بعد از آغاز ریاست جمهوری بوش، ورشکست شد. همین پرسشها مطرح شدند وقتی شرکت بزرگ برق ان رون Enron ورشکست. شرکت ماتکو در آبهای خلیج فارس، در ساحل متعلق به امارت فجیره، نفت استخراج می کرد. منطقه فجیره منطقه فقیر بود و اعتباردادن برای خدمات و تجهیزات، به خطر انداختن پول بود. بر این منطقه، شیخ حامد محمد الشرقی، یک وهابی متعصب حکومت می کرد. او متعصبان را از همه جا، از جمله، از فیلی پین و انگلستان و امریکا و روسیه و سیری لانکا استخدام می کرد. افزون بر این، شماری از اتباع پاکستان برای بانک ملی فجیره کار می کردند که به طالبان تمایل داشتند. همه این کشورها قلمرو عملیات القاعده بودند.
رابطه ترامپاور با شیخ حامد بهمان نزدیکی بود که رابطه او با سیا. ترامپاور همانند مالکان شرکت ارون، در انتخابات ریاست جمهوری، تأمین کننده عمده هزینه تبلیغات انتخاباتی بوش – چنی بود.
* در اواسط دهه ۱۹۸۰، ترامپاور، در ماجرای ایران گیت، همکار سرهنگ اولیویه نورث بود. نورث می گفت: ترامپاور کمک می کرد تا که گروگانهای امریکائی در لبنان، آزاد شوند. آزاد کردن گروگانها منشاء افتضاحی شد که ایران گیت نام گرفت و بسیاری از همکاران بوش پدر و بوش پسر بدان آلوده بودند. مشاور امنیت ملی در امور خاورمیانه، یعنی الیوت آبرامس و جون پویندکستر، مشاور امنیتی رئیس جمهوری و دستیار وزیر خارجه در امور امریکای لاتین، اتو ریچ، و روﮊه نوریگا، و... به این افتضاح آلوده بودند.
ترامپاور همچنین دوست نزدیک امیر شارجه بود. شارجه پایگاه عمده عملیاتی القاعده و طالبان بود. در این جا بود که مواد مخدر با اسلحه مبادله می شد. هواپیماهای حمل و نقل بوت در بردن اسلحه و آوردن مواد مخدر از فرودگاه شارجه استفاده می کردند.
* بوت از شارجه، هواپیما به قندهار در افغانستان گسیل می کرد. باور بر اینست که هواپیماهای او اسلحه و داوطلب برای طالبان و القاعده به افغانستان می برده است. در ریاست جمهوری کلینتون، شورای امنیت ملی امریکا بر این باور بود که بوت به تروریسم کمک می رساند. بلژیک از پلیس بین المللی تقاضای توقیف ویکتور بوت را کرد. اتهام او این بود که پول کثیف را سفید می کند و الماس قاچاق می کند. ریچارد کلارک، مشاور کلینتون در امر مبارزه با تروریسم نیز تقاضای توقیف و تحویل ویکتور بوت را به امریکا کرد.
* در ۲۰۰۱، بعد از آنکه ﮊوﮊ بوش، کار خود را بعنوان رئیس جمهوری آغاز کرد، پلیس شارجه واحدی را به فرودگاه شارجه فرستاد تا که ویکتور بوت را توقیف و تحویل مقامات امریکا دهد. اما کاخ سفید با این کار موافقت نکرد. کندولیزا رایس که مشاور امنیتی بوش بود، به سیا گفت: بوت را تحت نظر بگیرید اما به او دست نزنید. پس از آنکه ترورهای ۱۱ سپتامبر انجام شدند، رایس بدون اینکه توضیح بدهد چرا این دستور را می دهد، دستور داد تمام عملیات بر ضد ویکتور بوت متوقف شوند. اداره امنیت داخلی و مأموران سیا، با توجه به ارتباط مستقیم ویکتور بوت با طالبان و القاعده و نیز دیگر سازمانهای اسلامی مسلح در نقاط دیگر، در نمی یافتند چرا این دستور صادر شده است.
* درب دیگر که به شارجه باز می شود، دوبی است. دوبی مرکز سیا در منطقه است. یک چهارم سرمایه شرکت دوبی دولفین لیمیتد متعلق به شرکت ارون بود. مدیر عامل شرکت دولفین، شیخ حمدان بن زاید آل نهیان، وزیر خارجه امارات متحده عربی بود. سازمان ملل می گوید بین اکتبر ۲۰۰۰ و ﮊانویه ۲۰۰۱، هواپیماهای شرکت دولفین را ویکتور بوت بکار بردن اسلحه برای از دوبی به قندهار می بوده است. هواپیمائی دولفین متعلق به شیخ عبدالله بن زاید آل نهیان بود. او سفیر سابق امارات در امریکا و از بستگان شیخ امارات بود.
* افزون بر این، ایرباس ویکتور بوت در تکزاس برای هواپیماهای امریکا در عراق، سوخت حمل می کرد. یکی از شرکتهای هوائی بوت، طرف قرارداد با شرکت فالکون اکسپرس آو دوبی بود که شرکتی فرعی از شرکتهای متعلق به هالیبورتن ( دیک چنی پیش از رسیدن به معاونت ریاست جمهوری، مدیر عامل آن بود) است.
* در ﮊوئیه ۲۰۰۱، با موافقت شیخهای امارات و دوبی، اسامه بن لادن در بیمارستان امریکائی در دوبی، تحت درمان قرار گرفت. بنابر گزارش روزنامه فرانسوی فیگارو و رادیو فرانس انترناسیونال، لاری میچل، در ۱۲ ﮊوئیه ۲۰۰۱، رئیس پایگاه سیا در دوبی که با تمامی شیوخ خلیج فارس روابط نزدیک داشت، در بیمارستان، با اسامه بن لادن، دیدار کرد. در ۱۵ ﮊوئیه، میچل به مرکز سیا در لانگلی، واقع در ویرجینا، احضار شد. گروه کارلیل که خانواده های بوش و جیمس بیکر و بن لادن عمده آن بودند، بعد از انتشار خبر دیدار میچل با بن لادن، در ۳۱ اکتبر ۲۰۰۱، توسط فیگارو، ۴۲ درصد سهام فیگارو را خرید.
* یکی از دوستان بسیار خوب نیل بوش (فرزند چهارم ﮊرﮊ بوش ) و مدافع او در خاورمیانه، شیخ محمد بن رشید المکتوم، امیر دوبی بود. او با طالبان و القاعده، روابط نزدیک داشت و هر زمان با هواپیمای خود به افغانستان می رفت با سران این دو گروه دیدار می کرد. بعد از وقوع ترورهای ۱۱ سپتامبر، رشید که وزیر دفاع امارات و ولیعهد دوبی بود گفت: « امریکا نمی باید شتاب زده عکس العمل نشان بدهد. پیش از حمله نظامی به افغانستان، می باید از راه دیپلماسی و بطریق قانونی عمل کند. امریکا نباید بدون داشتن مدرک مسلم، اشخاص را متهم کند». امارات یکی از سه کشوری بود که دولت طالبان را برسمیت شناخته بود.
در اکتبر ۲۰۰۱، چند هفته بعد از وقوع ترورهای ۱۱ سپتامبر، نیل بوش به دوبی رفت. او شیخ رشید را «مردی خردمند و دورنگر» توصیف کرد. در شمار همان سخنان است این سخن او: پدرم چهل و یکمین رئیس جمهوری امریکا و برادرم چهل و سومین رئیس جمهوری امریکا و اگر پیرس تحصیلات عالی خود را بپایان برد، پنجاهمین رئیس جمهوری امریکا خواهد شد.
* شرکت کارلایل دست خود را در بنادر دوبی بند کرد تا که مهار ۶ بندر عمده امریکا، توسط Peninsular and Oriental Steam Navigation را از آن خود کند. بعد از این که جون اسنو، وزیر خزانه داری، ریاست CSX را ترک گفت، این شرکت به کارلایل فروخته شد و شرکت اوریزون لاین نام گرفت. داوید سان بورن که مدیر عامل CSX بود، مدیر European and Latin American operations for Dubais World شد. او فروش شرکت CSX port operations in South America and Asia متعلق به دولت را سامان داد. بعد از آن، دوبی اینوستمنت کورپوریشون مبلغ ۱۰۰ میلیون دلار در گروه کارلایل، سرمایه گذاری کرد. و دوبی پورتس ورلد در عملیات شش بندر بزرگ امریکا، نیویورک و نیوجرسی و فیلادولفی/ کامدن و بالتیمور و میامی و نیواورلئان دخیل شد.
* مجله این دیس تایم، در باره یک مقام پیشین سیا که با مقامات کشورهای خلیج فارس روابط نزدیک داشت، گزارشی انتشار داد. اسم او استفان ساچ بومگارت است. او، با موافقت سیا، در سالهای ۱۹۸۰، که عراق در جنگ با ایران بود، به صدام اسلحه می فروخت. بومگارت، با عضو دیگری از حزب جمهوریخواه و دست اندر کار نفت، بنام پیر فالکون ارتباط داشت. به افتضاح فروش اسلحه در ازای نفت فالکون و آنگلولا و شرکت هالیبورتن، و دیگ چنی، بدان آلوده بودند. شخص دیگری که به این افتضاح آلوده بود، آرکادی گیدامارک، روسی – اسرائیلی بود.
* شرکت هیلبورتن دیک چنی در عراق اشغالی، طرف قرارداد شد و طرفها پیدا کرد. هالیبورتن با شرکت حمل نقل هوائی ویکتور بوت قرار داد بست.

برای ادامه مطلب به این لینک کلیک کنیدhttp://abyes.blogspot.com*نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه ما نیستشما هم چيزی بنويسيد- هر چي دلتان مي خواهد بنويسيد. اينجا مربوط به شماست- اگر نظر خصوصی‌ای دارید لطف کنید و از طریق ای‌میل مطرح کنید، ممنون

No comments: