روز گذشته در ایران اعلام شد که شهرام امیری، کارشناس هستهای که در سیزدهم خردادماه سال ۱۳۸۸ در زمان اجرای مراسم حج، چنانکه خود اظهار میدارد، توسط سازمانهای اطلاعات امریکا و استخبارات عربستان سعودی ربوده و به امریکا برده شده بود، در ساعات اولیهی بامداد به دفتر حافظ منافع ایران در سفارت پاکستان در واشنگتن، پناهنده شد.
مقامات وزارت خارجهی ایران و همچنین سفارت پاکستان در واشنگتن، بنا بر اظهار رسانههای داخلی ایران، این خبر را تایید کردهاند.
طی یکسال گذشته، سه بار اظهارات ویدئویی شهرام امیری پخش شد که در اولی و سومی بر ربوده شدن خود و انتقال اجباری به امریکا تاکید میکرد و در ویدئوی دیگری از کذب بودن این داستان و اقامت آزادانهی خود در آن کشور به قصد تحصیل، سخن میگفت.
آیا این خبر اخیر، پایان ماجرای شهرام امیری خواهد بود یا باید منتظر روشن شدن جزییات حقایق باشیم؟ آیا در اساس این خبر صحت دارد؟
آقای هوشنگ امیراحمدی، مؤسس «شورای ایرانیان و امریکاییان» و استاد دانشگاه راتگرز در نیوجرسی امریکا میگوید:
این خبر باید درست باشد. از آخرین خبرها در مورد شهرام امیری معلوم بود که ایشان به شکلی در ارتباط با جمهوری اسلامی است. یعنی در اختیار جمهوری اسلامی بود. برای اینکه از او فیلم پخش کردند و با او حرف زدند. میدانیم که پرستیوی این کارها را کرده است.

شهرام امیری (راست)
یعنی این خیلی غیر منتظره نیست که آقای شهرام امیری الان در اختیار آنها باشد. ولی من فکر میکنم که شهرام امیری از مدتها پیش در اختیار دولت ایران بوده است.
به این ترتیب، مسئلهی گریختن از دست امریکاییها و پناه بردن به سفارت پاکستان، نمیتواند درست باشد. آیا مسئلهی ربودن ایشان توسط امریکاییها نیز درست نیست؟
من فکر میکنم که احتمالاً شهرام امیری را امریکاییها آوردند و بعد او را به حال خود رها کردند. یعنی بعد از اینکه ایشان آمد و احتمالاً تخلیهی اطلاعاتی شد یا دیدند که مسئلهی مهمی ندارد، رهایش کردند.
از صحبتهای خود آقای امیری هم معلوم بود که آدم خیلی گندهای در علوم فیزیک و اتمی نبوده. بلکه جوانی بوده که یکسری کارهای تحقیقاتی انجام میداده است. بهنظر من، احساس دولت امریکا این است که او ارزشی را که بهخاطرش خیلی مسائل را بههم بریزند، ندارد.
ولی آیا این کار برای دولت امریکا عادی است؟ یعنی ربودن یک شخص و بعد رها کردن او در امریکا، آنهم با توجه به تبعاتی که میتواند داشته باشد؟ که ظاهراً با اظهارات ویدئویی و صحبتهای آقای امیری، تبعاتی در پی داشته است.
از این کارها زیاد شده است. احتمالاً طی قراردادی این اتفاق افتاده است. من اعتقاد دارم که دولت جمهوری اسلامی ماجرای خیلی گندهای از آن نمیسازد.
دو ویدئو از اظهارات منتشر شدهی شهرام امیری میتواند به زمانی برگردد که به قول شما در اختیار دولت ایران بوده است، اما ویدئویی که در آن میگوید با میل خود در خاک امریکاست را باید مربوط به زمانی دانست که در دست امریکاییها بوده است. اگر امریکاییها تصمیم داشتند او را رها کنند، تهیهی چنین ویدئویی چه معنایی میتوانسته داشته باشد؟ چون مسلم بوده که بعد از آزادی، آن ویدئو تکذیب میشود.
من فکر نمیکنم این ویدئو را امریکاییها تهیه کردهاند. وقتی از امریکا صحبت میکنیم، از یک کشور بیدر و بیدروازه داریم صحبت میکنیم. واقعیت این است که زمانی پای چنین جریانهایی در میان است، دست راست دست چپ را در این کشور نمیشناسد. این ویدئو خیلی نظم ندارد و فکر نمیکنم که از سوی وزارت امور خارجه و یا سازمان سیا تهیه شده بود.
میتوانسته از سوی خود جمهوری اسلامی برای واقعیتر جلوه دادن داستان تهیه شده باشد؟
ویدئویی که از طرف پرستیوی منتشر شده است را مطمئن هستم که از سوی ایران بوده. اما دربارهی آن دیگری مطمئن نیستم. همانطور که گفتم، ممکن است نیروی سومی اینکار را کرده باشد؛ با درکی از ایران، امریکا و خود شهرام امیری.
یعنی به او گفتهاند که برو کسی را پیدا کن! این نشانی و یا امکانات اوست، برو اینکار را انجام بده! در واقع به شکلی آزادش گذاشتهاند و عدهای را در اختیارش قرار دادهاند که این کار را انجام بدهد. حتی فکر میکنم ممکن است ویدئوی اول هم بین ایران و امریکا هماهنگ شده باشد. حتی در ارتباط با ویدئوی دوم هم ممکن است این اتفاق افتاده باشد. ولی در مورد ویدئوی دوم میدانم که شهرام امیری در اختیار جمهوری اسلامی و با جمهوری اسلامی بوده است.
بههرحال داستان شهرام امیری هنوز هم داستان ناگفتهای است. هیچکدام از ما ازجمله خود من، از جزییات این جریان باخبر نیستیم. از بیرون دستی بر آتش داریم. بخشی از مسائل را من میدانم و بعضی از آنها را هم واقعاً بههیچوجه نمیدانم.

هوشنگ امیراحمدی، مؤسس شورای ایرانیان و امریکاییان و استاد دانشگاه راتگرز در نیوجرسی امریکا
نکتهای که وجود دارد این است که ماجرا متاسفانه اینگونه شروع شد که ایشان ربوده شد، بعد احتمالاً تخلیه شد، بعد بین ایران و امریکا معاملهای انجام شد و بعد چون امریکا هم احساس کرد آدم مهمی نیست و از طرف دیگر ایران هم با او به توافق رسیده بود که این جریان خاتمه پیدا کند، به اینجا رسید.
یادتان باشد که آزادی آقای شهرام امیری همینطوری در راه رضای خدا نبوده است. بلکه اتفاقاتی افتاده، مذاکراتی صورت گرفته و قراردادهایی بین دو کشور بسته شده است. من حتی اعتقاد دارم در آیندهی نزدیک، سه زندانیای که در ایران هستند، آزاد خواهند شد. من تقریباً مطمئنم که چنین جریانی دارد شکل میگیرد.
رفتن سه مادر امریکایی به ایران هم در پیوند با همین ماجرا بوده است؟
اینکه سه مادر امریکایی در ایران با بچههایشان ملاقات کردند، حرکت بسیار خوبی بود. من خودم هم خیلی افتخار میکنم که در این جریان نقش خوبی داشتم. بههرحال باز هم اعتقاد دارم که این سه امریکایی در ایران، در آیندهی نزدیک، کارشان به شکلی به نتیجه میرسد.
من حتی امیدوارم تعداد زیادی از ایرانی- امریکاییهایی که در امریکا به اتهام تحریمشکنی و ... گرفتارند، یا در زنداناند و یا در حبس خانگی بهسر میبرند و تحت نظر هستند، کارشان به نتیجه برسد. تعداد این افراد بسیار زیاد است و واقعاً زندگیشان بههم میریزد.
یعنی شهروندان ایرانی هم در امریکا مانند امریکاییها در ایران، تحت فشارهای غیر متعارف قرار میگیرند و احیاناً قربانی روابط سیاسی دو کشور میشوند؟
با توجه به اینکه مسئلهی انسانها در درون رابطهی ایران و امریکا خیلی عمده شده است، شورای ما، «شورای امریکاییان و ایرانیان» روز بیستم جولای در کنگرهی امریکا، پیرامون مسائل ایرانیان و امریکاییهایی که گرفتار رابطهی ایران و امریکا شدهاند، جلسهای برگزار میکند.
در حال حاضر عدهای را بهعنوان جاسوس بازداشت کردهاند. تعداد دیگری به اتهام تحریمشکنی در زندانها هستند و متاسفانه این رابطه به جایی رسیده که تا این اواخر نرسیده بود؛ یعنی از وضعیت دعوا بین دو کشور به شرایطی رسیده که بهطورمستقیم ملت دو کشور را تحت تاثیر خود قرار میدهد و به اصطلاح مشکلات فردی و خانوادگی بهوجود آورده است.
«شهرام امیری ماههاست در اختیار ایران است»
مریم محمدی
ماجرای شهرام امیری خوشبختانه در جهت خوبی دارد پیش میرود.
سئوال مهمی که وجود دارد این است که اگر دولت امریکا یا وزارت خارجه هم در پشت چنین اقداماتی نباشد، آیا میتوان گفت که سازمان سیا هنوز هم طبق حال و روایتهایی که از گذشته وجود داشت، دست به آدمربایی یا ربودن نخبگان کشورهای دیگر، برای تخلیهی اطلاعاتی میزند؟ آیا این امر هنوز جزو کسب و کار سازمان سیا محسوب میشود؟
من حتی مطمئن نیستم که این کار را سازمان سیا انجام داده باشد. چون همانطور که گفتم، بین ایران و امریکا نیرو و یا نیروهای سومی وجود دارند که از سوی نیروهای دیگری حمایت میشوند و این کارها را انجام میدهند. بهعبارتی دیگر دولت را یعنی دولت امریکا و یا ایران را در مقابل عمل انجامشده قرار میدهند.
درست مانند گروگانهای امریکایی در اوایل انقلاب که دانشجویان خط امام آنها را گرفته بودند و دولت وقت را در مقابل عمل انجام شده قرار دادند. بههرحال چنین اتفاقاتی میافتد.
این حالت در ایران قابل تصور است؛ اما آیا در امریکا نیز چنین وضعیتی امکان دارد؟
بله حتماً امکان دارد. من به شما قول میدهم که در امریکا هم حتماً چنین اتفاقی میافتد. من اعتقاد ندارم که سازمان سیا یا سازمانهای خیلی رسمیتر و نزدیک به کاخ سفید و یا وزارت خارجهی امریکا، آقای امیری را ربوده باشد.
اولاً آقای امیری در عربستان سعودی گرفتار شد و آنطور که ما میدانیم، خود عربستانیها به او مشکوک شدند و او را گرفتند. بعد دولت عربستان به نتیجهای رسید و او را در اختیار اینها گذاشت. بههرحال لقمهی خوبی بود. آنها هم خواستند ببینند چه استفادههایی میشود از او برد. بعد به این نتیجه رسیدند که اگر استفادهی اندکی میشد کرد، خب این استفاده شده است.
یعنی من اعتقاد ندارم که الان سازمان سیا و یا سازمانهای جاسوسی امریکا خیلی سازمانیافته در جهت شکار دانشمدان ایرانی حرکت میکنند.
پس چه نیرویی این کار را انجام میدهد؟ این اتفاق بههرحال افتاده است.
من میدانم که نیروی سومی در منطقه هست که میخواهد اینکار را بکند و بهدنبال این کار است. نمیخواهم در اینجا اسمی از این نیرو ببرم، ولی مشخصاً نیروهایی هستند که در منطقه دارند این کارها را انجام میدهند.
http://abyes.blogspot.com/ :برای ادامه مطلب به این لینک . کلیک کنید شما هم چيزی بنويسيد - هر چي دلتان مي خواهد بنويسيد. اينجا مربوط به شماست - اگر نظر خصوصیای دارید لطف کنید و از طریق ایمیل مطرح کنید، ممنون
No comments:
Post a Comment