Friday, July 16, 2010

گفت‌وگو با هوشنگ امیراحمدی، درباره‌ی «ربوده‌شدن شهرام امیری»، دانشمند هسته‌ای ایرانی «شهرام امیری ماه‌هاست در اختیار ایران است» مریم محمدی

روز گذشته در ایران اعلام شد که شهرام امیری، کارشناس هسته‏ای که در سیزدهم خردادماه سال ۱۳۸۸ در زمان اجرای مراسم حج، چنان‏که خود اظهار می‏دارد، توسط سازمان‏های اطلاعات امریکا و استخبارات عربستان سعودی ربوده و به امریکا برده شده بود، در ساعات اولیه‏ی بامداد به دفتر حافظ منافع ایران در سفارت پاکستان در واشنگتن، پناهنده شد.

Download it Here!
مقامات وزارت خارجه‏ی ایران و هم‏چنین سفارت پاکستان در واشنگتن، بنا بر اظهار رسانه‏های داخلی ایران، این خبر را تایید کرده‏اند.
طی یک‏سال گذشته، سه بار اظهارات ویدئویی شهرام امیری پخش شد که در اولی و سومی بر ربوده شدن خود و انتقال اجباری به امریکا تاکید می‏کرد و در ویدئوی دیگری از کذب بودن این داستان و اقامت آزادانه‏ی خود در آن کشور به قصد تحصیل، سخن می‏گفت.
آیا این خبر اخیر، پایان ماجرای شهرام امیری خواهد بود یا باید منتظر روشن شدن جزییات حقایق باشیم؟ آیا در اساس این خبر صحت دارد؟

آقای هوشنگ امیراحمدی، مؤسس «شورای ایرانیان و امریکاییان» و استاد دانشگاه راتگرز در نیوجرسی امریکا می‏گوید:
این خبر باید درست باشد. از آخرین خبرها در مورد شهرام امیری معلوم بود که ایشان به شکلی در ارتباط با جمهوری اسلامی است. یعنی در اختیار جمهوری اسلامی بود. برای این‏که از او فیلم پخش کردند و با او حرف زدند. می‏دانیم که پرس‏تی‏وی این‏ کارها را کرده است.


شهرام امیری (راست)

یعنی این خیلی غیر منتظره نیست که آقای شهرام امیری الان در اختیار آنها باشد. ولی من فکر می‏کنم که شهرام امیری از مدت‏ها پیش در اختیار دولت ایران بوده است.
به این ترتیب، مسئله‏ی گریختن از دست امریکایی‏ها و پناه بردن به سفارت پاکستان، نمی‏تواند درست باشد. آیا مسئله‏ی ربودن ایشان توسط امریکایی‏ها نیز درست نیست؟
من فکر می‏کنم که احتمالاً شهرام امیری را امریکایی‏ها آوردند و بعد او را به حال خود رها کردند. یعنی بعد از این‏که ایشان آمد و احتمالاً تخلیه‌ی اطلاعاتی شد یا دیدند که مسئله‏ی مهمی ندارد، رهایش کردند.
از صحبت‏های خود آقای امیری هم معلوم بود که آدم خیلی گنده‏ای در علوم فیزیک و اتمی نبوده. بلکه جوانی بوده که یک‌سری کارهای تحقیقاتی انجام می‏داده است. به‌نظر من، احساس دولت امریکا این است که او ارزشی را که به‌خاطرش خیلی مسائل را به‏هم بریزند، ندارد.
ولی آیا این کار برای دولت امریکا عادی است؟ یعنی ربودن یک شخص و بعد رها کردن او در امریکا، آن‌هم با توجه به تبعاتی که می‏تواند داشته باشد؟ که ظاهراً با اظهارات ویدئویی و صحبت‏های آقای امیری، تبعاتی در پی داشته است.
از این کارها زیاد شده است. احتمالاً طی قراردادی این اتفاق افتاده است. من اعتقاد دارم که دولت جمهوری اسلامی ماجرای خیلی گنده‏ای از آن نمی‏سازد.
دو ویدئو از اظهارات منتشر شده‏ی شهرام امیری می‏تواند به زمانی برگردد که به قول شما در اختیار دولت ایران بوده است، اما ویدئویی که در آن می‏گوید با میل خود در خاک امریکاست را باید مربوط به زمانی دانست که در دست امریکایی‏ها بوده است. اگر امریکایی‏ها تصمیم داشتند او را رها کنند، تهیه‏ی چنین ویدئویی چه معنایی می‏توانسته داشته باشد؟ چون مسلم بوده که بعد از آزادی، آن ویدئو تکذیب می‏شود.
من فکر نمی‏کنم این ویدئو را امریکایی‏ها تهیه کرده‏اند. وقتی از امریکا صحبت می‏کنیم، از یک کشور بی‏در و بی‏دروازه داریم صحبت می‏کنیم. واقعیت این است که زمانی پای چنین جریان‏هایی در میان است، دست راست دست چپ را در این کشور نمی‏شناسد. این ویدئو خیلی نظم ندارد و فکر نمی‏کنم که از سوی وزارت امور خارجه و یا سازمان سیا تهیه شده بود.
می‏توانسته از سوی خود جمهوری اسلامی برای واقعی‏تر جلوه دادن داستان تهیه شده باشد؟
ویدئویی که از طرف پرس‏تی‏وی منتشر شده است را مطمئن هستم که از سوی ایران بوده. اما درباره‌ی آن دیگری مطمئن نیستم. همان‏طور که گفتم، ممکن است نیروی سومی این‏کار را کرده باشد؛ با درکی از ایران، امریکا و خود شهرام امیری.
یعنی به او گفته‏اند که برو کسی را پیدا کن! این نشانی و یا امکانات اوست، برو این‏کار را انجام بده! در واقع به شکلی آزادش گذاشته‏اند و عده‏ای را در اختیارش قرار داده‏اند که این کار را انجام بدهد. حتی فکر می‏کنم ممکن است ویدئوی اول هم بین ایران و امریکا هماهنگ شده باشد. حتی در ارتباط با ویدئوی دوم هم ممکن است این اتفاق افتاده باشد. ولی در مورد ویدئوی دوم می‏دانم که شهرام امیری در اختیار جمهوری اسلامی و با جمهوری اسلامی بوده است.
به‏هرحال داستان شهرام امیری هنوز هم داستان ناگفته‏ای است. هیچ‏کدام از ما ازجمله خود من، از جزییات این جریان باخبر نیستیم. از بیرون دستی بر آتش داریم. بخشی از مسائل را من می‏دانم و بعضی از آن‏ها را هم واقعاً به‏هیچ‏وجه نمی‏دانم.


هوشنگ امیراحمدی، مؤسس شورای ایرانیان و امریکاییان و استاد دانشگاه راتگرز در نیوجرسی امریکا

نکته‏ای که وجود دارد این است که ماجرا متاسفانه این‏گونه شروع شد که ایشان ربوده شد، بعد احتمالاً تخلیه شد، بعد بین ایران و امریکا معامله‏ای انجام شد و بعد چون امریکا هم احساس کرد آدم مهمی نیست و از طرف دیگر ایران هم با او به توافق رسیده بود که این جریان خاتمه پیدا کند، به این‏جا رسید.
یادتان باشد که آزادی آقای شهرام امیری همین‏طوری در راه رضای خدا نبوده است. بلکه اتفاقاتی افتاده، مذاکراتی صورت گرفته و قراردادهایی بین دو کشور بسته شده است. من حتی اعتقاد دارم در آینده‏ی نزدیک، سه زندانی‏ای که در ایران هستند، آزاد خواهند شد. من تقریباً مطمئنم که چنین جریانی دارد شکل می‏گیرد.
رفتن سه مادر امریکایی به ایران هم در پیوند با همین ماجرا بوده است؟
این‏که سه مادر امریکایی در ایران با بچه‏های‏شان ملاقات کردند، حرکت بسیار خوبی بود. من خودم هم خیلی افتخار می‏کنم که در این جریان نقش خوبی داشتم. به‏هرحال باز هم اعتقاد دارم که این سه امریکایی در ایران، در آینده‏ی نزدیک، کارشان به شکلی به نتیجه می‏رسد.
من حتی امیدوارم تعداد زیادی از ایرانی- امریکایی‏هایی که در امریکا به اتهام تحریم‌شکنی و ... گرفتارند، یا در زندان‏اند و یا در حبس خانگی به‌سر می‌برند و تحت نظر‏ هستند، کارشان به نتیجه برسد. تعداد این افراد بسیار زیاد است و واقعاً زندگی‏‏شان به‏هم می‏ریزد.
یعنی شهروندان ایرانی هم در امریکا مانند امریکایی‏ها در ایران، تحت فشارهای غیر متعارف قرار می‏گیرند و احیاناً قربانی روابط سیاسی دو کشور می‏شوند؟
با توجه به این‏که مسئله‏ی انسان‏ها در درون رابطه‏ی ایران و امریکا خیلی عمده شده است، شورای ما، «شورای امریکاییان و ایرانیان» روز بیستم جولای در کنگره‏ی امریکا، پیرامون مسائل ایرانیان و امریکایی‏هایی که گرفتار رابطه‏ی ایران و امریکا شده‏اند، جلسه‏ای برگزار می‏کند.
در حال حاضر عده‏ای را به‌عنوان جاسوس بازداشت کرده‏اند. تعداد دیگری به اتهام تحریم‌شکنی در زندان‏ها هستند و متاسفانه این رابطه به جایی رسیده که تا این اواخر نرسیده بود؛ یعنی از وضعیت دعوا بین دو کشور به شرایطی رسیده که به‌طورمستقیم ملت دو کشور را تحت تاثیر خود قرار می‏دهد و به اصطلاح مشکلات فردی و خانوادگی به‏وجود آورده است.

گفت‌وگو با هوشنگ امیراحمدی، درباره‌ی «ربوده‌شدن شهرام امیری»، دانشمند هسته‌ای ایرانی

«شهرام امیری ماه‌هاست در اختیار ایران است»

مریم محمدی

ماجرای شهرام امیری خوشبختانه در جهت خوبی دارد پیش می‏رود.
سئوال مهمی که وجود دارد این است که اگر دولت امریکا یا وزارت خارجه هم در پشت چنین اقداماتی نباشد، آیا می‏توان گفت که سازمان سیا هنوز هم طبق حال و روایت‏هایی که از گذشته وجود داشت، دست به آدم‏ربایی یا ربودن نخبگان کشورهای دیگر، برای تخلیه‏ی اطلاعاتی می‏زند؟ آیا این امر هنوز جزو کسب و کار سازمان سیا محسوب می‏شود؟
من حتی مطمئن نیستم که این کار را سازمان سیا انجام داده باشد. چون همان‏طور که گفتم، بین ایران و امریکا نیرو و یا نیروهای سومی وجود دارند که از سوی نیروهای دیگری حمایت می‏شوند و این کارها را انجام می‏دهند. به‌عبارتی دیگر دولت‏ را یعنی دولت امریکا و یا ایران را در مقابل عمل انجام‏شده قرار می‏دهند.
درست مانند گروگان‏های امریکایی در اوایل انقلاب که دانشجویان خط امام آنها را گرفته بودند و دولت وقت را در مقابل عمل انجام شده قرار دادند. به‏هرحال چنین اتفاقاتی می‏افتد.
این حالت در ایران قابل تصور است؛ اما آیا در امریکا نیز چنین وضعیتی امکان دارد؟
بله حتماً امکان دارد. من به شما قول می‏دهم که در امریکا هم حتماً چنین اتفاقی می‏افتد. من اعتقاد ندارم که سازمان سیا یا سازمان‏های خیلی رسمی‏تر و نزدیک به کاخ سفید و یا وزارت خارجه‏ی امریکا، آقای امیری را ربوده باشد.
اولاً آقای امیری در عربستان سعودی گرفتار شد و آن‏طور که ما می‏دانیم، خود عربستانی‏ها به او مشکوک شدند و او را گرفتند. بعد دولت عربستان به نتیجه‏ای رسید و او را در اختیار اینها گذاشت. به‏هرحال لقمه‏ی خوبی بود. آنها هم خواستند ببینند چه استفاده‏هایی می‏شود از او برد. بعد به این نتیجه رسیدند که اگر استفاده‏ی اندکی می‏شد کرد، خب این استفاده شده است.
یعنی من اعتقاد ندارم که الان سازمان سیا و یا سازمان‏های جاسوسی امریکا خیلی سازمان‏یافته در جهت شکار دانشمدان ایرانی حرکت می‏کنند.
پس چه نیرویی این کار را انجام می‏دهد؟ این اتفاق به‏هرحال افتاده است.
من می‏دانم که نیروی سومی در منطقه هست که می‏خواهد این‏کار را بکند و به‏دنبال این کار است. نمی‏خواهم در این‏جا اسمی از این نیرو ببرم، ولی مشخصاً نیروهایی هستند که در منطقه دارند این کارها را انجام می‏دهند.

http://abyes.blogspot.com/ :برای ادامه مطلب به این لینک . کلیک کنید شما هم چيزی بنويسيد - هر چي دلتان مي خواهد بنويسيد. اينجا مربوط به شماست - اگر نظر خصوصی‌ای دارید لطف کنید و از طریق ای‌میل مطرح کنید، ممنون

No comments: