چین؛ امپراطوری جدید جهان . « گاردین »
دوم آوریل 2009 روزی بود که چین قاطعانه به عنوان یک قدرت جهانی قرن 21 خود را نشان داد.
درست چند ماه پیش بود که مذاکراتی در پایتختهای کشورهای غربی برای دعوت محترمانه از چین برای پیوستن به باشگاه غربی G7 به علاوه روسیه انجام گرفت. هم اکنون گروه جی 20 به عنوان جایگاه ارشد جدیدی در سیاستهای جهان پذیرفته شده است و چین نیز پیشتر به عنوان یکی از بزرگترین بازیگران در این جایگاه شناخته شده است. حال سوالی که مطرح است این است که چین چه نوع قدرتی در جهان خواهد بود؟
تاکنون سیاستهای رسمی چین چیزی شبیه فروتنی برونگرا بوده است. چین فقط در مسائلی که مستقیما مرتبط با توسعه اقتصادی و منافع ملی فعلی خود میباشد، صریح بوده است.
اکنون به نظر میرسد که چین به آرامی فراتر از این الگوی فروتنی توسعهطلبانه حرکت میکند. همزمان با اینکه در بحبوحه این بحران اقتصادی، دنیا از چین درخواستهاو کمکهای بیشتری میخواهد، چین نیز شروع به درخواستهای بیشتری از دنیا کرده است.
یکی از چشمگیرترین نمونهها در این رابطه مقاله اخیر رئیس بانک مرکزی چین بوده که در آن وی پیشنهاد تشکیل «ارز ذخیره بینالمللی فوق مستقل» که جدایی از ارز کشورهای مستقل باشد را مطرح کرد؛به بیان دیگر ارزی که مانند دلار نباشد. به نظر میرسد که رئیس بانک مرکزی چین پیشنهاد سقوط سلطنت دلار را مطرح کرده است.
در لندن، گوردون براون، نخست وزیر انگلیس و هو جین تائو، همتای چینیاش در مورد اعطای رای و اختیارات بیشتر به چین در صندوق بیناللمللی پول به بحث و تبادلنظر پرداختند. این در حالی است که در ازای آن چین همکاریهای مالی گستردهتری را به جهان ارائه میکند.
در ماه فوریه ژی جینپینگ، معاون اول رئیسجمهور چین در مکزیک و در جمع یکسری از چینیها برای کشورهای ثروتمند و قدرتمندی که برای کشورهای فقیرتر دردسرهایی به وجود میآورند، رجز خواند. حال این سوال مطرح است که با توجه به اقدامات پکن، چه کشوری به فکر درست کردن دردسر برای دیگران است؟
اخیرا یکی از مقامات ارشد وزارت دفاع چین گفته است که دنیا نباید از این موضوع تعجب کند که چین ناو هواپیمابر برای خود بسازد. پیشتر آمریکا و چین بر سر هزینههای نظامی پکن با یکدیگر تنش داشتهاند.
در همین حال چین از طرح ایجاد گروه جی2 درون گروه جی 20 با آمریکا راضی به نظر میرسد. آمریکا و چین باید در قبال دنیا همانگونه عمل کنند که گروه فرانسه-آلمان با اروپا عمل میکند.
چین همچنین در امور دیپلماسی نیز سرمایهگذاریهای بیشتری نسبت به گذشته کرده است. در کل چین در تمامی ابعاد قدرت (قدرت اقتصادی، قدرت نظامی و قدرت نرم) در حال افزایش فعالیتهایش است.
چین تاکنون در امور مقابله با بحران اقتصادی بهتر از آمریکا عمل کرده است. میلیونها «کارگر مهاجر به ناگاه بیکار شده» در این کشور هنوز سیستم اقتصادی چین را با مشکلات جدی روبرو نکردهاند.
هنوز هم دنیا نمیداند که چین چه نوع قدرتی در جهان خواهد بود؟ هیچکس نمیداند. حتی خود چینیها نیز نمیدانند. پاسخ این سوال به نسل رهبرانی از چین که هنوز در راس قدرت قرار نگرفتهاند، بستگی دارد.
ما در غرب باید از چین به عنوان یک بازیگر بزرگ در دهههای آینده استقبال کنیم و به طور کامل در نظم بینالمللی لیبرال که از سال 1945 ایجاد شده، حضور داشته باشیم.
منبع : گاردین/فرارو/6.4.2009
نویسنده : تیموتی گارتون آش
لینک به زبان اصلی : China arrives as a world power today
No comments:
Post a Comment