Monday, March 16, 2009

ذهن زیبا، سخنور پر هیاهو و موتور سوار « روزنامه آلمانی فرانکفورتر آلگماینه »

ذهن زیبا، سخنور پر هیاهو و موتور سوار 

روزنامه آلمانی فرانکفورتر آلگماینه در مقاله ای به قلم راینر هرمان و با عنوان "ذهن زیبا، سخنور پر هیاهو و موتور سوار"، با بررسی صحنه ی انتخابات ریاست چمهوری ، شانس آقای خاتمی را برای ریاست جمهوری کم می داند اما معتقد است که میر حسین رقیب جدی احمدی نژاد است و قالیباف نیز رقیب احمدی نژاد و میرحسین خواهد بود.



محمد خاتمی بالغ بر سه سال با کناره گیری از عرصه سیاسی در مقام شخصیتی حقیقی زندگی کرده بود. اما نگاه های افسون زده ملت به اوخیره شد، فردی که مانند گذشته مشهورترین نماینده جناح اصلاح طلب ایران بود.او اکنون زودتر آنچه انتظار می رود، اعلام می کند که مایل است به دنبال دو دوره ریاست جمهوری اش از 1997 تا 2005 میلادی بار دیگر رئیس جمهور شود. او می خواهد با حس وظیفه شناسی نسبت به وطنش، کشور خود را نجات دهد. چرا که اوضاع ایران در حالتی از استیصال به سر می برد. 

خاتمی برای کاندیداتوری خود دلیل می آورد که وضعیت اقتصاد رو به وخامت داشته و احمدی نژاد با اصرارهایش درباره برنامه اتمی، تحریم هایی غیر ضروری را برای کشور به دنبال آورده و سخنان تند او علیه اسرائیل کشور را به سمت انزوا برده است. 

ایران در روز 12 ژوئن، رئیس جمهور جدید خود را انتخاب می کند. پیش بینی می شود که احمدی نژاد ، رئیس جمهور کنونی از نو نامزد شود و احتمالا او که در جناح خود نیز جدل آفرین بوده است، از سوی نامزد مخالفی از جناح خودش به چالش کشیده خواهد شد. همه چیز دال برآن است که قالیباف ، شهردار تهران، مانند ژوئن سال 2005 میلادی بار دیگر متقاضی این منصب خواهد بود. 

ما خواهان دولتی امریکایی نیستیم

هر یک از این سه نفر، قشر رای دهنده متفاوتی را مخاطب قرار می دهد. خاتمی نظر کرده قشر متوسط شهری و روشنفکران غیر دینی است، احمدی نژاد روی سخن با قشر پایین شهری و مناطق روستایی دارد و قالیباف موتور سوار و حامی ورزش در میان جوانان غیر سیاسی و اکثریتی خاموش هوادار دارد. هیچ یک از این سه کاندیدا در دوره نخست انتخابات، اکثریت قاطع را از آن خود نخواهد کرد. از این رو به احتمال قریب به یقین در روز 19 ژوئن دور دوم انتخابات میان دو کاندیدای صاحب مقام برتر برگزار خواهد شد. 
یک دهه پیش جوانان هنوز برای خاتمی شور و شوق نشان می دادند. امیر محبیان، ستون نوس روزنامه محافظه کار رسالت و یکی از مهم ترین اندیشمندان تندروها چنین می گوید: اما مباحثات دگرگو شده است. بیست ساله ها خواهان آزادی سیاسی هستند ، اما یک دهه بعد به عنوان افرادی سی ساله و دارای مسئوولیت نسبت به خانواده هایشان خواستار امنیت اقتصادی و عدالت اند. به گفته او، خاتمی قهرمان آزادی سیاسی، اما احمدی نژاد قهرمان عدالت اجتماعی است. 

محبیان می گوید که انتظارها متفاوت شده اند، اما خاتمی برنامه جدیدی ارائه نمی دهد و فکر تازه ای ندارد. 

خاتمی پیشاپیش نمونه ای از مبارزه انتخاباتی را تجربه کرده است. اندکی پیش از کاندیداتوری او سپاه پاسداران سینمایی را آتش زد. این سینما به زوج بازیگری مشهوری تعلق داشت که از خاتمی حمایت می کردند. هنگامی که او در روز سه شنبه در جشن سی امین سال پیروزی انقلاب شرکت کرد، هواداران احمدی نژاد می خواستند او را مورد ضرب و شتم قرار دهند. آنان شعار" خاتمی را بکشید" و "ما دولت امریکایی نمی خواهیم" سر داده بودند. 

عدالت اجتماعی و پیشرفت

سعید لیلاز از اقتصاددانان هوادار خاتمی می گوید، چنانچه خاتمی انتخاب شود، شرایط برای پیش بردن اصلاحات ، نامساعد تر از دوران ریاست جمهوری قبلی او خواهد بود. نهاد های انتصابی از قبیل شورای نگهبان، بار دیگر مانع لیبرالیسم سیاسی خواهند شد. از این گذشته، اقتصاد در حال سقوط است و سپاه پاسداران این روزها قدرتی سیاسی و اقتصادی به شمار می رود. در زمان احمدی نژاد بسیاری از قراردادهای دولتی با این گروه (سپاه)منعقد می شود و آنان در دولت بیشتر از نیمی از مناصب اصلی را به خود اختصاص داده اند. 

بیژن خواجه پور مدیر شرکت مشاوره آتیه بهار گمان دارد که به همین دلیل، خاتمی کاندیدایی است که ابتدا جناح اصلاح طلب را بیسج می کند و حملات تندروها را به سمت خود می کشد و سپس میدان را به میرحسین موسوی واگذار می کند.

این امر که (آیت ا..) خامنه ای، رهبر انقلاب، شعار دهه چهارم جمهوری اسلامی را عدالت اجتماعی و پیشرفت قرار داده است، دال بر همین امر است. به نظر خواجه پور،خاتمی که خواستار آزادی های بیشتر است ، مناسب این کار نیست، اما بی شک موسوی این ویژگی را دارد، کسی که در مقام نخست وزیر و رئیس قوه مجریه از سال 1980 تا 1989 میلادی عدالت اجتماعی را سرلوحه کار خود ساخته بود. 

خاتمی که در دوران ریاست جمهوری اش نتوانست کاری از پیش ببرد ،هم چنان لقب "فریبا خانم" را یدک می کشد اما موسوی در نقطع مقابل، به بولدوزری شهرت دارد که می تواند به نیروهای مخالف غلبه کند.فارسیان بانکی، فیلسوفی در موسسه علوم عقلی و پژوهش های فرهنگی در تهران، این زوج ناهمخوان را با دو نوا در ترانه رقص ساخته((راول برای فلوت و ارگ))مقایسه می کند: خاتمی نقش رقاصی را بازی می کند که چرخی سریع به دور خود می زند، اما موسوی نوای اصلی را به صحنه می فرستد. 

عاری از برنامه ریزی و تاثیر گذاری
خاتمی به گونه ای بی همتا باعث اتحاد در میان آن تند روهایی است که خود را "اصولگرایان" می نامند.آنان معتقدند که خاتمی و هوادارانش دیگر بر بستر انقلاب حرکت نمی کنند . به گفته محبیان ، میر حسین موسوی قادر است بر خلاف خاتمی در میان اقشار رای دهنده به این گروه نفوذ کند و از اقبال بیشتری برای انتخاب شدن برخوردار است . البته رابطه موسوی با (آیت ا..) خامنه ای ، رهبر انقلاب خوب نیست. موسوی از 1980 تا 1989 میلادی نخست وزیر بود، اما (آیت ا..)خامنه ای رئیس جمهور بود و فقط تعهدات نمایندگی مردم را داشت. 

در جناح اصولگرایان احتمال کاندیداتوری احمدی نژاد وجود دارد. حتی در جناح خود این فرد، مخالفت علیه او بالا می گیرد. 

روحانیون از او رویگردان شده اند؛ زیرا در حاکمیت سپاه پاسداران که او برقرار کرده است، برای آن ها چندان نقشی در نظر گرفته نشده است. روشنفکرانی مانند محبیان نیز احساس می کنند که از او ضربه خورده اند . محبیان ابراز می کند که هر چند اصل و اساس سیاست خارجی احمدی نژاد صحیح است ، اما زبانش صحیح نیست.علاوه بر آن، سیاست روزانه او نادرست و سیاست اقتصادی اش عاری از برنامه ریزی و تاثیر گذاری است.

از این رو، منتقدان احمدی نژاد در میان اصول گرایان، گروهی سه نفری را تشکیل می دهند و قرار است، آن کاندیدایی به احتمال پیروزی را دارد بیاید و دیگران عضوی از اعضای دولت این فرد باشند.

درصدر این گروه سه نفری ، قالیباف شهردار تهران و فرمانده سابق نیروی هوایی پاسداران قرار دارد.او بارها به منظور شرکت در اجلاس جهانی اقتصاد به داووس سفر کرده و در خارج ماهرانه رفتار کرده است. او با تاسیس یک بانک شهری به آقای احمدی نژاد که می خواست رقبای خود را از لحاظ مالی به خاک بنشاند، رو دست زد. اما قالیباف ، روحانیون را مخاطب ندارد، قرار است پور محمدی ، وزیر سابق کشور این عده را به سوی خود جلب کند. و سر انجام جهرمی ، وزیر کار در زمان آقای احمدی نژاد هم قرار است مدیریتی مناسب در اقتصاد را به اجرا گذارد. 

نفرت تندروها

محبیان می گوید که احمدی نژاد تنها زمانی از امکان موفقیت در انتخابات برخوردار است که خاتمی بر سر کاندیداتوری اش بماند. زیرا احمدی نژاد ، که یک سخنور عاری از رعب و وحشت است، قطب مخالف خاتمی، این ذهن زیبای لیبرال شمرده می شود. در غیر این صورت ،احمدی نژاد باید تا روز انتخابات فکری برای خود بکند.

خواجه پور معتقد است که یکی از برگ های برنده می تواند تحولی در کمک های مالی به شکل پرداخت های مستقیم به فقرا باشد . مجلس با این امر مخالفت کرده است . برگ برنده دیگر می تواند گشایش در قبال امریکا باشد. این امر برای احمدی نژاد ساده تر شده است، زیرا حریف او بوش دیگر بر سر کار نیست و نیز با سخنان جدلی علیه امریکا نه در ایران و نه در جهان عربی نمی توان حمایتی جلب کرد.

معلوم نیست کدام یک از دو نفر مذکور حق تقدم را به خاتمی واگذار کرد: احمدی نژاد ، از آن رو که سپری برای اجرای برنامه اتمی ایجاد کرده است یا قالیباف از آن رو که موافق قطب های کمتر سیاسی است. احتمالا هر دو نفر رویا روی یکدیگر وارد انتخابات خواهند شد، کاندیدای سوم که دارای اقبال باشد، خاتمی یا موسوی خواهد بود. 

محبیان پیشگویی می کند که در دور دوم انتخابات فقط موسوی است که از میان اصلاح طلبان می تواند بر احمدی نژاد پیروز شود. اما احمدی نژاد در درجه اول، نازل تر از هر اصول گرای دیگری قرار خواهد داشت. 

به این ترتیب ، دو عامل ، ظاهرا در انتخابات سرنوشت ساز خواهد بود: "آرای منفی علیه احمدی نژاد" (او در سال 2005 هم به برکت آرای منفی علیه رفسنجانی برنده شد) و "نفرت وحدت بخش اصولگرایان تندرو علیه خاتمی" . 

نشانه هایی دال بر آن است که امکان دارد خاتمی پس از چند ماه قرار گرفتن در کانون توجهات، بار دیگر به شخصیتی حقیقی تبدیل شود.

منبع : فرانکفورتر آلگماینه/فرارو/15.3.2009
نویسنده : راینر هرمان

No comments: