Monday, November 1, 2010

ه: غمزه رهبر فرومایه و نظامیان فاسد برای جلوگیری از فروپاشی



غمزه رهبر فرومایه و نظامیان فاسد
برای به تاخیر انداختن فروپاشی


بنظر می رسد رهبر فرومایه و دستگاه سرکوب زیر فرمانش متوجه شده اند که تنها با کشتار، زندان و تجاوز نمی توانند به نیات پلید خود ادامه دهند و سرانجام این راه نتیجه ای جز فروپاشی بهمراه ندارد. از اینرو سعی کردند با یکی دو مانور تاکتیکی فروپاشی را به تاخیر اندازند.
رفع پلمب دفتر حزب اعتماد ملی و امکان دیدار آقایان کروبی و موسوی با یکدیگر در همین راستا می تواند باشد. گرچه در ابتدا خواستند جلوگیری کنند.
کمتر از دو ماه پس از آغاز بازداشت های فله ای مردم و وابستگان به جناح اصلاح طلب – مرداد 88 – و اطلاق "سر دسته اغتشاشگران" به آقایان موسوی، کروبی و هاشمی – در آن موقع اصطلاح "فتنه" هنوز ابداع نشده بود –، ما نوشتیم اگر این آقایان "سر دسته اغتشاشگران" هستند، پس چرا آنها را دستگیر نمی کنند؟(+)
پاسخ این پرسش را امروز از مانور تاکتیکی کودتاگران می شود بخوبی دریافت. اگر این چهره ها بازداشت نشدند دقیقن برای این بود که امروز دوباره میدانی به آنها بدهند و باز مردم را در همان دایره سیاست 32 سال گذشته به بازی گیرند!
عدم موفقیت رهبر فرومایه در جلب حوزه علمیه در سفر اخیر او به قم، یکی از دلایلی می تواند باشد که رژیم را مجبور به رفع پملب دفتر حزب اعتماد ملی و عدم جلوگیری از دیدار آقایان کروبی و موسوی کرده است.
تحریم های کمر شکنی که علیه دولتمردان فاسد نظامی و اداری از سوی جامعه جهانی به رژیم تحمیل شده، نمی تواند در بازنگری رهبری فرومایه بی تاثیر باشد.
ماه هاست طرح یارانه ها به تصویب رسیده و چند بار قرار بود به مرحله اجر درآید، اما دولت تا کنون جرات انجام آنرا نداشته و اکنون نیز با پشتوانه ماشین سرکوب تصمیم به عملی ساختن آن دارد. آنهم زیر پوشش "امنیت محله محور" و به میدان آوردن گردان‌های عاشورا، نیروی پلیس و سپاه.
علاوه بر این، زمینه سازی برای انتخابات پیش روی ریاست جمهوری در سال 92، دلیل دیگری بر مانور تاکتیکی "نظام" می تواند باشد.
کودتا گران بخوبی می دانند چنانچه بتوانند تا دو سال دیگر دوام بیاورند، با جو حاضر امکان برگزاری انتخابات غیر ممکن می باشد، و یا لااقل با مشکلات پیش بینی نشده بسیاری همراه است. از این رو ممکن استآنها فکر کرده باشند با رفع پلمب دفتر حزب اعتماد ملی بتوانند جوّی بوجود آورند تا به نفع ایشان تمام شود.

***
از همه اینها که بگذریم، اگر قرار بر فعالیت آزاد احزاب و رسانه ها باشد، چرا تنها حزب اعتماد ملی؟ هزاران آزادیخواه، فعال حقوق بشر، وکیل، روزنامه نگار، دانشجو، زن خانه دار، کارمند، کاسب، کارگر و عضو سندیکای کارگری در زندان های مخوف نظام ولایت در بند هستند، نخست آنها باید آزاد شوند!
همین دیروز خبر ناپدید شدن دو مستند ساز که روی طرح فیلم مستندی در باره فرزاد کمانگر کار می کردند منتشر شد و سما بهمنی نیز که در سال گذشته تصمیم به چنین کاری داشت اکنون در زندان رژیم بسر می برد.
پیش از اینکه در مورد حزب اعتماد ملی پس از رفع پلمب و بازگشائی دفتر آن، نحوه فعالت حزب در آینده و سیاست های چهره های شاخص جنبش قضاوتی صورت گیرد، باید منتظر واکنش این آقایان و چگونگی ادامه کار ایشان در رابطه با مطالبات جنبش آزادایخواهی بود.
اما مهمتر از آن رسالتی است که مردم در آزادسازی سرزمین خویش از چنگال کثیف دزدان، متجاوزان، جنایتکاران و تبهکاران حاکم بر ایران بعهده دارند!
تنها راه حکومت تحمیلی ولایت فقیه که از بدو تولد، چهره کریه خود را به مردم نشان داد و تضاد نهادینه خویش را با آزاداندیشی و منافع ملی کشور در 32 سال گذشته به اثبات رساند، رفراندم و انتخابات آزاد است.
نظام مجبور است به خواسته های مردم گردن گذارد، اما خاصیت این حکومت، اعمال زور و استفاده از نیروی قهر است و بنظر نمی رسد داوطلبانه به این کار تن در دهد.
مقاوت نظام ستم آنجا بپایان خواهد رسید که دیگر چیزی از درآمد نفت باقی نمانده باشد تا آنها بتوانند قاتل لباس شخصی، بسیجی متجاوز و سپاهی ضد ملی اجیر کنند.
اما چالشی که پیش روی نیروی بحساب انتظامی پس از فروپاشی نظام قرار خواهد گرفت، کمی متفاوت از سه دسته فوق می باشد. چرا که وظیفه اصلی پلیس هر کشوری در درجه نخست، حفاظت از جان، مال و ناموس مردم آن کشور است!
فروپاشی مرتجعین قطعی است، موضوع تنها بر سر زمان آن است!
محاکمه مسئولین جنایت ها دیر و زود دارد اما سوخت و سوز ندارد!
***

برای ادامه مطلب به این لینک کلیک کنیدhttp://abyes.blogspot.com*نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه ما نیستشما هم چيزی بنويسيد- هر چي دلتان مي خواهد بنويسيد. اينجا مربوط به شماست- اگر نظر خصوصی‌ای دارید لطف کنید و از طریق ای‌میل مطرح کنید، ممنون

No comments: