http://abyes.blogspot.com/ :برای ادامه مطلب به این لینک کلیک کنید
آمریکا، ترکیه را جایگزین عربستان در منطقه میکند
ورونیک ابوغزاله - البلد
اوباما در واقع با یک تیر دو نشان زد. وی هم منافع اقتصادى مشتركش را با عربستان حفظ كرد و هم نفوذ عربستان را كاهش داد، زيرا دريافت كه توازن قوا در منطقه تنها از طريق كاهش نقش و جايگاه عربستان و واگذارى آن به كشورهاى تركيه، سوريه و ايران ممكن است.
براى مدتها مصر كشور فعال و مؤثر اتحاديه كشورهاى عربى بود، ولى بعد از مدتى توانايى تحرك، طراحى و ابتكار را از دست داده و عربستان در راس كشورهاى عربى قرار گرفت. اما با بررسى و بازبينى برخى مطالبى كه در گزارش ساليانه سازمان امنيتى ايالات متحده سيا درج شده مىتوانيم به اين نتيجه برسيم كه عربستان نيز توانايى حفظ موقعيت كنونى را در بين كشورهاى منطقه ندارد و اين نقش به كشور ديگرى منتقل خواهد شد و آمريكا، نقش سياسى كه عربستان در منطقه داشت را به تركيه منتقل كرده است.
اين روزها شاهد يك سلسله حوادث سياسى ناگهانى و پى در پى هستيم كه تنها در چهارچوب برنامههاى ايالات متحده در منطقه قابل تفسير است. حوادثى كه در گزارش فوق نيز به نوعى پيشبينى شده بود.
اين حوادث باعث شده كه محور تركيه ـ سوريه نقش كليدى در منطقه بيابد كه ايران نيز به عنوان كشور درگير در مسئله صلح و سازش در منطقه، به آنها اضافه مىشود. در سايه چنین وضعیتی اين سؤال مطرح مىشود كه عربستان و مصر در اين فرآيند چه نقشى دارند؟
حوادث جارى در منطقه به اندازهاى سريع بود كه كمتر كسى متوجه شد ايالات متحده برنامه خاصى را در منطقه تهيه ديده است. همان برنامهاى كه از جنگ غزه شروع شده و سپس شاهد رشد روزافزون مواضع تركيه و انتقادهاى شديد اين كشور از عملكرد اسرائيل در جنگ بود.
به نظر مىرسد آمريكا تصميم گرفته براى جبران عدم پيوستن تركيه به اتحاديه اروپا به اين كشور اجازه دهد كه در جهان اسلام نفوذ كند. به هر حال رشد نقش و تاثير تركيه در منطقه به همراه محور ايران و سوريه، باعث شد نقش و جايگاه عربستان و مصر در منطقه به شدت تضعيف شود و به اين وسيله تحليلهاى اين گزارش سازمان سيا، هر چند با كمى تاخير، صحيح از كار در آمد.
در سايه ناتوانى مصر در حل پرونده آشتى بين جناحهاى مختلف فلسطينى از جمله جنبش فتح در كرانه باخترى و جنبش حماس در باريكه غزه و عدم توانايى در فيصله نظامى و قاطعانه پروندههاى متعدد، چرا جايگاه عربستان رو به افول بوده است؟ به عبارتى ديگر چرا ايالات متحده در چنين شرايطى پشت عربستان را خالى كرده است؟
همان طور كه همه مىدانند منافع اقتصادى مشترك بين عربستان و ايالات متحده به اندازهای مهم است كه به هيچ وجه نمىتوان آن را ناديده گرفت. در واقع هم نفت عربستان و هم سرمايههاى عربستانى، شاهرگ حيات ايالات متحده است. سران ايالات متحده همواره به دنبال اين بودند كه يك كشور چنين نقش انحصارى را در اقتصادشان ايفا نكند، آنها به دنبال جايگزينهایی براى كشور عربستان بودند كه از ناحيه نفوذ دينى در منطقه و نفوذ سياسى بر حكومتها بتواند رقيب يا شريك و يا حتى جايگزينى براى عربستان باشد.
سران ايالات متحده قبل از اوباما نتوانستند چنين كشورى را بيابند؛ ولى اوباما توانست چنين رقيب يا جايگزينى را در تركيه امروزي بيابد كه البته از لحاظ نفوذ دينى و سياسى ضعيفتر از عربستان است، ولى مىتواند روز به روز شرايط خود را بهبود بخشد.
در سايه چنين شرايطى است كه تركيه جايگاه مهمى در منطقه يافته و به جاى اجازهی پيوستن به اتحاديه اروپا، دستش را در منطقه باز گذاشتهاند. اوباما در واقع با اين کار با یک تیر دو نشان زد. وی هم روابط و منافع اقتصادى مشتركش با عربستان را حفظ كرد و هم كم كم نفوذ عربستان را در منطقه كاهش داد. آمریکا برخى از اين نفوذ را به ايران شيعى و برخى را به تركيه سنى و بقیه را به سوريه علوى مذهب داد؛ زيرا اوباما به اين نتيجه رسيده است كه توازن قوا و صلح و آرامش در منطقه تنها از طريق كاهش نقش و جايگاه عربستان و واگذارى آن به كشورهاى تركيه، سوريه و ايران ممكن است.
ظرف یک شب، عربستان خود را درگير پرونده امنيتى مقابله با افراد القاعده و ترور نافرجام امير محمد بننايف ديد و به ناگاه شاهد شعلهور شدن درگيرى بين حوثىها و انتقال على عبدالله صالح رييسجمهور يمن به عربستان شديم.
با توجه به اينكه همه ما مىدانيم ايران از حوثىها پشتيبانى مالى و نظامى مىكند، بدین ترنیب عربستان در اين دام افتاده و يك امتياز از نفوذ خود را از دست داده و این نفوذ به ايرانى كه به صورت علنى با غرب مذاكره مىكند، واگذار شده است. البته عربستان نيز بىكار نمانده و در كمين فرصتى است تا بتواند نفوذ خود را در منطقه ترميم كند.
No comments:
Post a Comment