Tuesday, September 8, 2009

فیلمی از عباس کیارستمی با شرکت ؛ آیت الله صادق خلخالی٬ نورالدین کیانوری٬هادی غفاری٬ صادق قطب زاده٬ ابراهیم یزدی

http://abyes.blogspot.com/ :برای ادامه مطلب به این لینک کلیک کنید





Ghazieh shekle aval shekle dovvom from Green Mind on Vimeo.

بهرام که گور می‌گرفتی همه عمر


امروز فیلم «شکل اول... شکل دوم» ساخته عباس کیارستمی، تهیه شده در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به سال ۱۳۵۸ را نگاه کردم.


کیارستمی کلاس درسی را نشان می دهد که دانش آموزی با کوبیدن بر روی میز باعث اختلال در کار معلم می‌شود. معلم که از پیدا کردن شاگرد خاطی ناامید می‌شود، ۷ نفر از دانش آموزان مشکوک را از صف آخر کلاس بیرون می‌کند و ورود آنها به کلاس را(تا پایان هفته) مشروط به معرفی شاگرد خاطی می‌کند.
آیا این هفت دانش آموز به درخواست معلم تن می‌دهند و یا اینکه تا پایان هفته مقاومت خواهند کرد، سناریوهایی هستند که شکل اول و دوم را می‌سازند.
در پایان هر «شکل» کیارستمی با چهره‌های مشهوری از جمله
کمال خرازی، وزیر امور خارجه دولت اصلاحات
غلامحسین شکوهی،«پدر علم تعليم و تربیت ایران» و وزیر آموزش و پرورش دولت بازرگان
غلامرضا ابراهیمی، رئیس کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
علی موسوی گرمارودی، شاعر
احترام برومند، گوینده
عزت الله انتظامی، بازیگر
مسعود کیمیایی، کارگردان
ایرج جهانشاهی، متخصص تعلیم و تربیت
عبدالکریم لاهیجی
ابراهیم یزدی
صادق قطب زاده و
نورالدین کیانوری
مصاحبه کرده و از آنها می‌خواهد که اتحاد و یا سازشکاری دانش آموزان را مورد قضاوت قرار دهند. این فیلم کوتاه این فرصت را به من داد که در نمونه‌ای کوچک طیف وسیعی از افکار حاضر در جریانات فکری ۳۰ سال پیش را در کنار هم ببینیم، ارتباطشان با هم را در موقع را بسنجیم و وضعیت فعلی‌شان مقایسه کنیم.
می‌بینیم که چگونه جمع نمایندگان آراء و افکاری که در آن زمان یک صدا و یک دل بودند، بعد از سی سال یکی یکی متفرق می‌شوند و بعضی به چنگال بعضی دیگر گرفتار می‌آیند. تنها سه سال از ساخت این فیلم گذشته بود که در بهمن ۱۳۶۱ یکی از شرکت کنندگان این فیلم، نورالدین کیانوری، در دام قوه قضائیه که در دست طیف نماینده دیگر، آقای خلخالی، بود گرفتار می‌آید.
حدود دقیقه ۲۰ صادق خلخالی جلوی دوربین می‌آید و نظرش را در مورد فیلم اعلام می‌کند. وی می‌گوید که در خواست معلم مبنی بر اعتراف دانش‌‌آموزی بر ضد دانش آموز دیگر عملی نادرست است. او این کار را ادامه انگیزاسیون در قرون وسطی می‌خواند و می‌گوید که اسلام با تفتیش عقاید و فشار بر افراد برای اقرار و اعتراف بر علیه فرد دیگر مخالف است.
کیانوری، نوه آیت‌الله شیخ فضل الله نوری، چند ماه بعد[از دستگیری‌اش] در نوارهای ویدیویی ضبط شده در زندان از تلویزیون پخش می‌شودبه جاسوسی برای شوروی اعتراف مي‌کند. «کیانوری با حالتی نحیف و ترش‌رویانه اظهار داشت که حزب توده از آغاز تأسیس در ۱۹۴۱ میلادی تابه حال، ابزاری برای جاسوسی و خیانت بوده‌است.» از سایت ویکی پدیا
اگرچه این افراد، ۳۰ سال پیش، در نوع قضاوتشان در جبهه واحدی، همگی، کم و بیش از اتحاد بین دانش‌آموزان دفاع کردند، اما بعد از مدت کمی در بین خودشان اختلافات بزرگی سرگشاد که به حذف دیگری انجامید.
قبل از دستگیری کیانوری، یکی دیگر از دوستان جمع مذکور، صادق قطب زاده، در فروردین ۱۳۶۱ به اتهام توطئه بر علیه نظام دستگیر و در کمتر از شش ماه بعد در تهران اعدام شد.
ابراهیم یزدی، عباس کیارستمی، عبدالکریم لاهیجی و کمال خرازی هریک در مقطعی از تیم فوق کنار رفتند و یا کنار زده شدند.
بهرام که گور می‌گرفتی همه عمـــــر
دیدی که چگونه گور بهـــــرام گرفت

No comments: