Sunday, August 8, 2010

اینجا خوزستان است. ولی چقدر شبیه به وضعیت اسف‌بار مردم آفریقاست.

اینجا خوزستان است. ولی چقدر شبیه به وضعیت اسف‌بار مردم آفریقاست



اینجا خوزستان است


آزاده آریایی، روزنامه نیم‌نما




استان خوزستان غنی‌ترین استان‌ ایران در زمینه‌ٔ منابع نفت و گاز است که در حال حاضر عمدهٔ درآمد کشور از راه صدور این دو محصول طبیعی حاصل می‌شود. حال بر روی دریای بیکران نفت، همان ثروت ملی با فقر و نبود امکانات در حال غرق‌شدن است.

در سال ۱۳۰۸ خورشیدی نخستین چاه نفت ایران توسط گروهی بریتانیایی به سرپرستی ویلیام ناکس‌دارسی در شهر مسجدسلیمان در خوزستان حفر و نفت از آن استخراج شد. این چاه که به «چاه شماره یک» مشهور است، نخستین چاه نفت در جهان است که از آن در مقیاس صنعتی نفت استخراج شده، و اولین گام در تاسیس صنعت نفت ایران و شرکت نفت انگلوپرشین بوده‌است.

وقتی نخستین چاه نفت جهان، در این استان بهره‌برداری شد، مردم این استان در زیر نور شدید آفتاب جنوب با امید، چشم به داربست‌های آن بسته بودند تا شاید این استان رونقی بگیرد و مردم به وضعیت زندگی و معیشتی خود سرو سامانی دهند. اما این روزها با ورود به این استان، جز اندوه چیز دیگری عایدت نمی‌شود.

چند روز پیش از طریق ایمیلی، عکس‌های مختلفی که از یکی از مناطق این استان گرفته شد به دستم رسید. پیگیرش که شدم متوجه شدم این عکس‌ها به‌تازگی گرفته شده و چقدر مردم در وضعیت بد معیشتی به‌سر می‌برند. اولش که نگاه می‌کنی اگر متوجه نشوی فکر می‌کنی عکس‌هایی از آفریقاست. ولی با خواندن توضیحات‌اش متوجه می‌شوی چقدر به دوردست‌ها رفتی، در حالی‌که همین چند محله پایین‌تر، آفریقای دیگری است که شاید مسئولان ترجیح می‌دهند در همان هزارتوی بی‌نام‌ونشان بمانند.

alt

مردم این استان از تامین نیازهای اولیه که همان تهیه آب سالم و مسکن مناسب است در مضیقه هستند، دیگر چه برسد به وضعیت آموزش و مسائل این‌چنینی. مردمانی که روی ثروت بی‌حد، هر روز قدم زده تا آب سالم و بدون گل‌ولای را برای آشامیدن پیدا کنند و شب‌ها سر بر دریای سیاه به آسمان بی‌ستاره بنگرند تا آفتاب گرم و سوزان دیگری از راه برسد و روزها و شب‌ها را سپری کنند. کسانی که به لوله‌های عظیم نفتکش‌ها همانند برج‌هایی در دوردست‌ها می‌نگرند، که در تمام این سال‌ها سرابی بیش نبوده است.

اینجا خوزستان است. ولی چقدر شبیه به وضعیت اسف‌بار مردم آفریقاست. مردمی که بخش زیادی از اخبار ایران به آنها اختصاص دارد، ولی خبر خوزستانی‌ها در بین برگ‌های تحریف خبری فقط در زباله‌دان سکوت قرار گرفته است.

alt

سالانه میلیاردها تومان هزینه می‌شود برای کمک به مردم غزه یا فلسطین ولی مردم خوزستان در لابه‌لای خاطرات 8 ساله جنگ به فراموشی سپرده شده‌اند.

هشت سال جنگ، خوزستان در بین باران موشک و خمپاره مقاومت کرد و درپایان، آن زمان که همه در خوشی اتمام جنگ به‌سر می‌بردند، خوزستان از ضربات توپ و تانک به دشتی مسطح تبدیل شده بود. همه به خانه‌هایشان بازگشتند ولی خوزستانی‌ها فقط ویرانه‌ای از خانه را دیدند. مسئولان هرساله هزاران برنامه و همایش و سمینار برای این 8 سال جنگ برپا می‌کنند؛ چفیه به دور گردن خود می‌پیچند و از خاطرات و افتخارات‌شان می‌گویند. ولی مردم خوزستان هنوز در گرمای طاقت‌فرسا حتی از حمام خنک و گوارا محروم است.

این روزها شبکه‌های تلویزیون پر است از برنامه‌های ویژه مربوط به عملیات مرصاد و منافقین است، ولی میدان جنگ و نبرد به موزه جنگ پیوسته و مردمان‌اش محکومان بی‌جرم مانده‌اند. عملیات مرصاد و منافقین تمام شد و به تاریخ پیوست . احساس غرور زمانی می‌آید که حال در پشت تریبون صداوسیما بگویید بعد از گذشت این‌همه سال، چه چیز جدیدی عرضه کردید و آزادانه دوربین را در سطح کشور بگردانید و حق تصمیم و انتخاب را به مردم بدهید.

سرکشی به مناطق محروم توسط ریاست جمهور و آن همه چیزهایی که در تلویزیون ایران برای مردم به تصویر می کشند، نمایشی است که مرشد می‌خواند و بچه‌مرشد هم همه را قبول می‌کند. وقتی میلیاردها اعتبار به مسئله عفاف می‌دهند، آیا حجاب و فرهنگ در اولویت است یا سیر بودن شکم مردم برای تفکر و تصمیم درست؟

alt

وقتی در سطح بین‌المللی به سخنرانی‌هایی پرداخته و انگشت اتهام به سوی اوباما می‌رود که عراق و افغانستان را به رخ بکشند، بچه‌های این استان برای رفتن به مدرسه باید از لابه‌لای جوی‌های آلوده، خود را به کلاس درسی که هیچ شباهتی به مدرسه ندارد برسانند.
اینجا خوزستان است. جایی که فقط از آن نامی باقی مانده و فقط خاطرات تلخ جنگ را به یاد می‌آورد. تابلوی ورود به شهر خوزستان به میهمانان ورود به مسیری را خوش‌آمد می‌گوید که جز بی‌خبری و سکوت حرف تازه‌ای برای گفتن ندارد.


http://abyes.blogspot.com/ :برای ادامه مطلب به این لینک کلیک کنید*نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه ما نیستشما هم چيزی بنويسيد- هر چي دلتان مي خواهد بنويسيد. اينجا مربوط به شماست- اگر نظر خصوصی‌ای دارید لطف کنید و از طریق ای‌میل مطرح کنید، ممنون

No comments: